حکومت قانون :

در دوران کهن ، رویدادهای طبیعی را به موجودهای فراطبیعی نسبت می دادند تا این که 2600 سال پیش تالس ، انگاره ای را مطرح کرد که در آن ، طبیعت از اصول پایداری، پیروی  می کند تا این که سال ها بعد ،نخستین فرمول بندی آنچه امروز قانون طبیعت می خوانیم توسط پیتاگوراس به کمک درازای ،زه  سازهای موسیقی مطرح شد .پس از آن ، سه قانون ارشمیدس به عنوان انگاره های ریاضی پذیرفته شد تا این که آناخیماندر ، دیدگاه تکاملی خود در مورد زایش انسان را ارائه کرد.

 

بعد از او امپدوکلس با توجه به کارکرد ساعت آبی کلسپیدرا ،به وجود نیرویی پنهان ،پی برد .در همان زمان دموکریتوس نظریه تشکیل موجودات از ذره ای تجزیه ناپذیری به نام اتم را علنی ساخت . بعدها آریستاخوس با تحلیل سایه زمین بروی ماه ، هنگام خورشید گرفتگی فهمید که ما موجودات عادی و نه ویژه ای در کیهان هستیم.

 

به دلیل وجود روش های دانشیک بسیاری از نظریه ها رد می شد تا این که دکارت ،برای اولین بار قانون های طبیعت را فرمول بندی کرد. دکارت همچنین به کاربرد ،شرایط نخستینی در آغاز یک سامانه برای کاربرد قانون ها اشاره داشت. تا این که نیوتن  به کمک سه قانون خود ، مفهوم نوینی از قانون های دانشیک را پایه گذاری کرد. در دانش نوین که قانون های طبیعت معمولا با ریاضیات مطرح می شوند ،می توانند  دقیق یا تخمینی باشند اما باید مشاهده شوند تا اعتبار بیشتری بپذیرند.

 

به دنبال پرسش هایی مانند :سرچشمه قانون ها ؟ امکان معجزه در قانون ها ؟ چند دستگی قانون ها ؟با پاسخ هایی مثل وجود ابر قدرت دست و پنجه نرم می کنیم و در پاسخ به پرسش سوم به دیدگاه دانشمندانی بر می خوریم که معتقدند اصول طبیعت برپایه ،نیاز وجود دارد.

 

در ادامه این مقاله مطالعه نمایید :

متن مقاله حکومت قانون ارائه شده در بالا خلاصه ای فصل دوم کتاب طرح بزرگ هاوکینگ می باشد. اگر علاقه مند هستید به صورت مفصل تر و با جزئیات بیشتر این بخش را مطالعه نمایید می توانید از مقالات زیر استفاده نمایید، در غیر این صورت برای مطالعه بخش بعدی می توانید از لینک زیر استفاده نمایید :

واقعیت چیست

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *