خلاصه کتاب قدرت عادت اثر چارلز دوهیگ در این بخش از سایت جهت مطالعه شما همراهان گرامی گردآوری گردیده است. در این بخش سعی شده است تا با انتشار جذاب ترین بخش ها و گزیده نکات ارزشمند نوشته شده در این کتاب محبوب و پرفروش، انگیره مطالعه کامل آن در شما تقویت گردد.
درباره کتاب قدرت عادت :
این کتاب چکیده صدها پژوهش دانشگاهی، مصاحبه با بیش از 300 دانشمند و مدیر به همراه تحقیقات انجام شده در دهها شرکت و سازمان است که بر نحوه شکلگیری تحلیل و تغییر عادتها در افراد، سازمانها و جوامع تمرکز دارد. نویسنده در این کتاب معتقد است عادت با الگویی روانشناختی به نام (حلقه عادت) شروع میشود که سه فرآیند جداگانه دارد. اول نشانه یا انگیزه وجود دارد که به مغز شما می گوید وارد مرحله اتوماتیک نسبت به رفتاری خاص شود. دوم، مرحله معمول انجام آن رفتار است و مرحله سوم، پاداش است، نتیجه و حسی که از انجام آن رفتار برای شخص حاصل میشود و اینگونه حلقه عادت شکل میگیرد.
چارلز دوهینگ، روزنامهنگار در کتاب «قدرت عادت» استدلال میکند که عادتها اساس رفتار انسان هستند. داهیگ معتقد است که با درک واقعی این عادات، افراد می توانند یاد بگیرند که بر آنها مسلط شوند – به آنها قدرت کنترل زندگی و شکل دادن به هویت خود را می دهند. داهیگ در مقدمه خود این اصل را با داستان لیزا آلن معرفی می کند، زنی که پس از طلاق و سفری سرنوشت ساز به مصر، تمام زندگی خود را تغییر داد. به مدت بیست سال آلن بیش از حد سیگار میکشید. او هرگز ورزش نمی کرد، عمیقاً بدهکار بود و مدام شغل خود را از دست می داد. اما پس از یک لحظه الهام، او همه آن عادات را تنها در چند ماه تغییر داد و با عادت حیاتی سیگار شروع شد. دانشمندان مغز او را اسکن کردند و دریافتند که او مسیرهای عصبی جدیدی برای عادات جدید، سالم و منظم خود ساخته است. به عبارت دیگر، او در واقع مغز خود را با تغییر عادات خود برنامه ریزی مجدد کرد – و داهیگ می خواهد به خوانندگان خود بیاموزد که همین کار را انجام دهند. او استدلال میکند که مردم، چه در زندگی معمولی باشند و چه با موقعیتهای بحرانی و پر استرس مانند جنگ عراق، تنها به اندازه عادتهایشان مؤثر هستند. اگرچه تغییر عادات همیشه آسان نیست، داهیگ معتقد است که همیشه ممکن است. و او می داند که خوانندگان می توانند با پیروی از چند اصل ساده این روند را تا حد زیادی ساده کنند.
خلاصه فصل 1 کتاب قدرت عادت: حلقه عادت – عادت ها چگونه کار می کنند
او به موارد مختلفی از بیماران آسیب دیده مغزی اشاره میکند و آزمایشهای انجام شده در MIT با موشها، اهمیت مناطق خاص مغز را برای شکلگیری عادت برجسته میکند. با شکل گیری عادات می توان تغییری در فعالیت مغز مشاهده کرد. عادات به عنوان روشی تکاملی برای صرفه جویی در تلاش در نظر گرفته می شوند. اگر چیزی یک عادت باشد، باعث صرفه جویی در قدرت مغز می شود زیرا لازم نیست به آن فکر کنید. یک حلقه عادت ایجاد می کند.
او پیشنهاد می کند که شکل گیری عادت همیشه از یک الگو پیروی می کند:
- علامت – یک علامت برای شروع یک عادت
- روتین – یک عمل خاص یا مجموعه ای از اقدامات
- پاداش – نتیجه مطلوب
با درک عادات از این طریق، میتوانیم اجزای آنچه را که برای شکلگیری عادتها باید وجود داشته باشد، درک کنیم. عدم وجود هر بخشی از حلقه از ایجاد عادت جلوگیری می کند. او خاطرنشان می کند که در حالی که توصیف آن آسان است، اغلب تشخیص دقیق هر جزء می تواند بسیار دشوار باشد.
خلاصه فصل 2 کتاب قدرت عادت: مغز مشتاق – چگونه عادات جدید ایجاد کنیم
از مثالهای متعددی از تبلیغات و آزمایشها استفاده میکند تا استدلال کند که چرخه عادت بالا به خودی خود برای ایجاد عادتهای جدید کافی نیست. نشانه، روتین و پاداش اجزایی هستند که باید وجود داشته باشند. با این حال، یک عادت جدید تنها زمانی شکل میگیرد که سوختی برای آن وجود داشته باشد. اشتیاق در حسرت جایزه. یک مثال خمیر دندان (Pepsodent) است. یک کمپین موفق از «فیلم روی دندان» به عنوان نشانه، مسواک زدن معمول با یک محصول و حس زیبایی به عنوان پاداش استفاده می کند. تمام خمیر دندان های دیگر در آن زمان از رویکردهای مشابهی استفاده می کردند.
چیزی که pepsodent را متمایز می کند این است که آنها مواد شیمیایی اضافه می کنند تا پس از استفاده احساس سوزن سوزن شدن را در دهان ایجاد کنند که مورد علاقه کاربران است. هیچ محصول دیگری در آن زمان این کار را انجام نداده بود. “من می خواهم احساس زیبایی داشته باشم” برای ایجاد این عادت کافی نبود – باید با یک احساس فیزیکی همراه بود که کاربر هوس می کرد. همچنین مطالعه ای در مورد Febreze وجود دارد – وقتی پاداش آن به عنوان “ماسک بوی بد” تعیین شود، هیچ کس محصول معجزه آسایی را نمی خرد. هنگامی که به «اتاق تازه/احساس هوای تازه» تغییر نام داد، فروش افزایش یافت، زیرا طبق نظریه، میل به احساس هوای تازه ملموس شد.
خلاصه فصل 3 کتاب قدرت عادت: قانون طلایی تغییر عادت – چرا تحول رخ می دهد
این فصل عمدتا بر اساس حرفه مربی فوتبال NFL، تونی دانگی است. دانگی با استفاده از قانون طلایی تغییر عادات، ثروت چندین تیم NFL را متحول کرد. قانون طلایی این است که ریشه کن کردن عادت های “بد” بسیار دشوار است. در عوض، به نظر می رسد که آنها را با یک روال جدید تغییر / برنامه ریزی مجدد / بازنویسی می کند. نشانه ثابت می ماند، پاداش ثابت می ماند، ولع یکسان می ماند، اما روالی که نشانه را به پاداش پیوند می دهد تغییر می کند.
او از برنامه 12 مرحله ای الکلی های گمنام (در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده) به عنوان یکی از قدیمی ترین برنامه های تغییر عادت یاد می کند. AA ارزیابی های تجربی متفاوتی داشته است، با انتقادات خاصی برای جنبه های معنوی 12 مرحله. اما بسیاری از آنها سود برده اند و پیشنهاد می کنند که 12 مرحله از آنچه که ما اکنون در مورد چگونگی شکل گیری عادات مغز می دانیم تقلید می کنند.
در مورد جنبه معنوی، او پیشنهاد می کند که ایمان به خدا کلید اصلی نیست. این اعتقاد به چیزی است که اهمیت دارد. و اگر این باور به اندازه کافی قوی باشد، در نهایت به این باور تبدیل می شود که تغییر در خود امکان پذیر است. او به تحقیقات طولی روی افرادی که از AA استفاده میکنند اشاره میکند که نشان میدهد بدون باور، تغییر عادت ممکن است، اما مستعد عود وقتی زندگی دشوار میشود، مانند سوگ، از دست دادن شغل و غیره. با این حال، اعتقاد به چیزی را به این ترکیب اضافه کنید و تغییر عادات در برابر رویدادهای زندگی مقاوم تر به نظر می رسد. در نهایت، نشان میدهد که باورها در جامعه/گروه بسیار بیشتر از انزوا پرورش مییابند. بنابراین، گرد هم آوردن افراد برای ایجاد باورها برای ایجاد باور موفق و تغییر رفتار مرتبط حیاتی است.
خلاصه فصل 4 کتاب قدرت عادت: عادات کلیدی، یا تصنیف پاول اونیل – کدام عادت بیشتر اهمیت دارد
مطالعه موردی غول آلومینیومی آمریکایی Alcoa که پل اونیل را به عنوان مدیرعامل منصوب کرد. بر خلاف سنت، اونیل ایمنی کارگران را در اولویت قرار داد. سهامداران در ابتدا از این رویکرد ناراضی و ناراحت بودند، اما در عرض یک سال درآمد، سود و مشارکت کارکنان به طور چشمگیری افزایش یافت.
اونیل گفت: “شما نمی توانید به مردم بگویید که تغییر کنند. مغز اینطوری کار نمی کند.” اما من می دانستم که آلکوا باید تغییر کند، بنابراین تصمیم گرفتم با تمرکز بر یک چیز شروع کنم. این موضوع گسترش خواهد یافت.
و همینطور هم شد. رسم کی استون این است که موفقیت به انجام درست همه چیز بستگی ندارد، بلکه به انتخاب یک یا دو اولویت و استفاده از آنها به عنوان ابزار قدرتمند یا سایر پیروزی های کوچک بستگی دارد. ما باید به این فکر کنیم که عادات کیستون در کجا نهفته است – عاداتی که الگوهای دیگر را تغییر می دهند، حذف می کنند، یا بازسازی می کنند. اونیل زمان زیادی را در دولت فدرال گذراند. او مشاهده کرد که بهترین بخش ها کسانی بودند که اهمیت روتین را درک کردند. بدتر از همه، من نمی دانستم آنها چه کار می کنند. درک این اصول یک چیز است، استفاده از آنها چیز دیگری است و دومی نیاز به زیرکی دارد.
مثال دیگری که توسط شناگر مایکل فلپس ارائه شده است. او از تجسم و آرام کردن به عنوان عادات اصلی خود استفاده می کند که معتقد است او را از دیگران متمایز می کند.
خلاصه فصل 5 کتاب قدرت عادت: استارباکس و عادت موفقیت – زمانی که اراده خودکار می شود
عادت اصلی رویکرد آموزشی استارباکس، اراده است. بسیاری از مطالعات ظاهراً قدرت اراده/خودکنترلی/انضباط نفس را به عنوان مهم ترین عادات سنگ بنای موفقیت شخصی معرفی می کنند. مطالعات طولی که به قدرت اراده کودکان و سپس ردیابی زندگی آنها پرداخته بود، به طور مداوم همبستگی بالایی بین کسانی که مقاومت کردند و کسانی که برای مدارس محبوب انتخاب شده بودند و نمرات بالاتری داشتند، نشان داد. انضباط شخصی تأثیر بیشتری بر عملکرد تحصیلی نسبت به IQ دارد. پس سعی کنید اراده را به عادت تبدیل کنید. استارباکس اکنون در حال آموزش خود انضباطی برای دستیابی به کیفیت بهتر خدمات است. اراده را می توان آموخت.
محقق مارک موراون از تفسیر نیروی اراده به عنوان یک مهارت راضی نیست. یک مهارت معمولاً چیزی اکتسابی است نه فراموش شده، پس چرا به نظر می رسد که در حال کاهش است؟ او ثابت کرد که اراده محدود است. درست مثل ماهیچه، اگر زیاد از آن استفاده کنید، فرسوده می شود. بنابراین اگر کاری را انجام می دهید که نیاز به اراده دارد، زودتر آن را انجام دهید و اگر امکان پذیر نیست، اراده خود را تا زمانی که به آن نیاز دارید ذخیره کنید. با این حال، اجرای آموزش خود انضباطی آسان نیست—بسیاری از شرکت ها تلاش کرده اند و شکست خورده اند. اگر انضباط شخصی پایینی دارید، به احتمال زیاد در کار مورد نیاز شرکت نخواهید کرد یا آن را تکمیل نخواهید کرد.
یک مطالعه در سال 1992 در بخش ارتوپدی در اسکاتلند نشان داد که در صورت برنامه ریزی و پیش بینی چگونگی برخورد با درد مرتبط با بهبودی از جراحی مفصل ، بیماران بعد از عمل جراحی را بهبود می بخشند.و اگر خودشان برنامه ریزی کنند (برنامه شخص دیگری را دنبال نمی کنند) و اگر برنامه مشخص باشد. بنابراین، نه «اگر/وقتی درد پیش آمد، خواهم کرد…»، بلکه «وقتی به ایستگاه اتوبوس می روم زانویم درد می کند. وقتی این اتفاق بیفتد، قبل از ادامه، 5 دقیقه روی صندلی استراحت خواهم کرد.” دانستن برنامه آنها همچنین به معنای برنامه ریزی از قبل و فکر کردن در مورد اینکه وقتی وسوسه آنها برای توقف بیشتر بود چه کاری انجام دهند، از این رو ارتباط با نیروی اراده بود.
استارباکس روال هایی را برای کارمندان فراهم می کند تا به موقعیت های دشوار عادت کنند، اما کتابچه راهنمای آموزشی نیز صفحات خالی زیادی دارد. از هر یک از کارمندان خواسته شد که از قبل فکر کنند و خودشان بفهمند که وقتی از آنها خواسته شود چه کاری انجام خواهند داد و راهنمای آموزشی خودشان را پر کنند.
موراوین تعجب کرد که چرا در برخی موقعیت ها قدرت اراده به راحتی ساخته می شود و در برخی موقعیت ها نه. او دریافت که وقتی کاری به افراد محول میشود که نیاز به اراده دارد، برایشان آسان است که احساس کنند حق انتخاب دارند یا به روشی دوستانه از آنها خواسته شود. به اراده کمتری نیاز دارد. اگر مردم احساس کنند مجبورند یا مجبور به مشارکت باشند، اراده بیشتری میطلبد و پرورش آن سختتر است. بنابراین، دادن حس عاملیت به کارکنان میتواند انرژی و تمرکزی را که برای کار به ارمغان میآورند را به شدت افزایش دهد. و بالعکس، عدم استقلال نیاز به اراده بیشتری دارد و وقتی/اگر تمام شود، اشتباهات بیشتری ممکن است رخ دهد.
خلاصه فصل 6 کتاب قدرت عادت: قدرت بحران – چگونه رهبران بهدنبال حوادث، عادتهای جدید میسازند
بیمارستان رود آیلند عادات ناسالم زیادی داشت. این امر در سلسله عملیات ها و حوادث در مکان های اشتباه و همچنین در حال و هوای کارکنان مشهود بود. او از این مثال برای اشاره به این نکته استفاده می کند که هیچ سازمانی بدون عادت وجود ندارد. فقط کسانی هستند که عمداً طراحی شده اند و آنهایی که در آنها عادات بدون تفکر ایجاد شده است. اما گاهی اوقات در گرماگرم بحران، رهبران می توانند نامطلوب ها را به فضیلت مند تبدیل کنند.
مطالعه اقتصادی مهم نلسون و وینتر در مورد بسیاری از سازمانها نشان داد که اگرچه سازمانها ممکن است به نظر بر اساس تصمیمگیری عمدی، انتخابهای منطقی داشته باشند، سازمانهای بزرگتر بهویژه توسط عادات سازمانی طولانیمدت ناشی از هزاران تعامل و تصمیمگیری مستقل توسط کارکنانشان هدایت میشوند. این چیزی است که کار را انجام می دهد. یا نه. عادات سازمانی حقایق ناگفتهای هستند که جنگ داخلی رقابت، قدرتگیری و موفقیتجویی را که در داخل شرکتها جریان دارد، کاهش میدهند. آنها می توانند از بروز یک درگیری خارجی جلوگیری کنند. با این حال، مانند رود آیلند، آنها می توانند صلحی ناپایدار ایجاد کنند که می تواند مانند هر جنگ داخلی مخرب باشد. آتش بس در اینجا ناعادلانه بود، پرستاران راه حل هایی برای رفتارهای ظالمانه پزشکی پیدا کردند. آتش بس عادلانه تر ممکن است همه چیز را نجات دهد، اما آتش بس در حفظ برابری باید به طور متناقضی روشن کند که چه کسی مسئول است.
مطالعه موردی طولانی آتش سوزی KX در سال 1987 این نکته را نشان می دهد.هر دو رود آیلند و KX پیشنهاد کردند که قبل از اینکه افراد به اندازه کافی برای تغییر روال روزانه خود انگیزه پیدا کنند، همه چیز باید به این میزان کاهش یابد. هرگز یک بحران خوب را هدر ندهید.
خلاصه فصل 7 کتاب قدرت عادت: چگونه هدف قبل از انجام دادن می داند که شما چه می خواهید – زمانی که شرکت ها عادت ها را پیش بینی می کنند (و دستکاری می کنند)
زمانی که داده های کافی وجود داشته باشد، آماردانان می توانند الگوها را تجزیه و تحلیل و شناسایی کنند. Target یک خرده فروش بزرگ با طیف گسترده ای از محصولات در ایالات متحده است. آنها از دادههای طرحهای وفاداری برای طبقهبندی گروههای مشتریان خود بر اساس الگوهای خرید استفاده کردند تا سپس آنها را با پیشنهادات و کوپنهای محصول خاص هدف قرار دهند. ما حتی توانستیم برای شناسایی مادران باردار که نمی خواستند شناسایی شوند، این کار را انجام دهیم. بنابراین او همچنین باید بفهمد که چگونه آنها را هدف قرار دهد بدون اینکه آنها بدانند هدف قرار گرفته اند.
برای انجام این کار، از تحقیق در مورد عادات استفاده کنید. عادات (از جمله عادات خرید) به طور موثر کم کم تغییر می کنند. یک استراتژی شناخته شده در صنعت موسیقی، “ساندویچ” کردن یک آهنگ جدید بین دو آهنگ شناخته شده موجود است. این کار را با “Hey Ya” به تدریج آهنگ جدید و عادت های خرید رایج می شود، بنابراین پیشنهادات محصول جدید را بین محصولات تولید شده موجود قرار دهید، تغییر اتفاق خواهد افتاد.
خلاصه فصل 8 کتاب قدرت عادت: کلیسای Saddleback و بایکوت اتوبوس مونتگومری: جنبش ها چگونه اتفاق می افتند
حرکت با ترکیب سه عنصر ایجاد شد:
- به دلیل عادات اجتماعی، دوستی و پیوندهای قوی بین آشنایان نزدیک شروع می شود.
- به دلیل عادات، یک جامعه و پیوندهای ضعیفی که بخش ها و قبیله ها را در کنار هم نگه می دارد، رشد می کند.
- دوام می آورد زیرا رهبران جنبش به شرکت کنندگان عادات جدیدی می دهند که حس جدیدی از هویت و مالکیت ایجاد می کند.
پارکس به هیچ وجه اولین سیاه پوستی نبود که به دلیل نقض قوانین جداسازی دستگیر شد. با این حال، در زمان دستگیری پارکس، جو در حال تغییر بود. و سه عنصر برای تبدیل آن به یک حرکت وجود داشت. اگرچه پارکس یک جامعه کلیسایی نزدیک داشت، اما پیوندهای ضعیف زیادی با جوامع دیگر داشت، بنابراین شایعات منتشر شد. سپس مارتین لوتر کینگ جونیور به سرعت، تقریباً تصادفی، به کانون جنبش تبدیل شد و عنصر سوم را آورد. مجموعهای از عادتهای جدید که بر نفرتی که در جامعه سیاهپوست وجود داشت، غلبه کرد و چیز جدیدی خلق کرد.
مطالعه موردی رشد کلیسای Saddleback که از عادات اجتماعی برای رشد و گسترش جامعه ایمانی خود استفاده می کند. با استفاده از روشها و رویکردهای اجتماعی، جماعت رشد کرد تا جایی که خیلی بزرگ شد و به یک کابوس بوروکراتیک برای یافتن مکانهای بزرگتر و بزرگتر تبدیل شد. سپس مسیر خود را تغییر داد: گروه هایی را در خانه های خود راه اندازی کرد. بینش اجتماعی یک ایمان به جای یک جماعت کلیسای جامع. اما مشکل از چیزی بود که در آن زمان در خانه ها مورد بحث قرار می گرفت: آیا این آموزه مسیحی بود یا فقط یک گردهمایی اجتماعی دیگر؟ بنابراین، او مجموعه ای از مواد ایجاد کرد که عادات جدیدی را آموزش می داد که می توانست در این گروه ها استفاده شود و شرکت کنندگان می توانستند در کارهای روزمره خود تمرین کنند.اکنون کلیسا راهی برای ایجاد یک باور مشترک داشت، نه محدود به دیوارها، که در آن عادات می توانستند به جوامعی تبدیل شوند که در نهایت خود رانده می شدند.
حرکت ها اتفاق نمی افتد زیرا همه آنها به طور ناگهانی در یک ردیف قرار می گیرند. آنها از طریق دوستی شروع می شوند، از طریق جوامع رشد می کنند و با عادات جدیدی که حس هویت شرکت کنندگان را تغییر می دهد، حفظ می شوند.
خلاصه فصل 9 کتاب قدرت عادت: عصب شناسی اراده آزاد – آیا ما مسئول عادات خود هستیم؟
دو مطالعه موردی این فصل را تشکیل می دهند. یکی از مسائل فزاینده در مورد انجی باخمن، مادر خانهنشینی که به اعتیاد خارج از کنترل به قمار مبتلا میشود و خانوادهاش را ورشکست میکند، با برایان توماس، مردی بریتانیایی با سابقه راه رفتن در خواب که بهطور تصادفی همسرش را در نیمهشب میکشد مقایسه میکند. در یک قسمت ناخودآگاه به نام وحشت شبانه. داهیگ با حکم دادگاه در پروندههای باخمن و توماس موافق است: باخمن مسئول رفتار خود است زیرا او در مورد آن میدانست و قدرت جلوگیری از آن را داشت، در حالی که توماس مسئول رفتار خود نیست زیرا نمیتوانست آن را تغییر دهد. داهیگ تکرار میکند در حالی که عادتها مانند تصمیمهای ساده نیستند، اما اگر گامهای درست برای درک و جایگزینی حلقه عادت بردارند، همچنان میتوانند آنها را کنترل کنند. یک پرونده راه رفتن در خواب که در آن مردی ظاهراً همسرش را در حالی که او خواب بوده کشته است، منجر به رفع اتهام شده است.اگرچه مورد بحث نبود که او را کشته است (خود او با این امر مخالفت نکرد)، دادگاه تصمیم گرفت که او کنترلی بر اعمال خود نداشته باشد.
با این حال، این کتاب با پیشنهاد این نکته به پایان می رسد که جدا از اعمال قاتل در هنگام خواب، زندگی ما پر از عادت هایی است که می دانیم وجود دارند. وقتی فهمیدیم که عادات می توانند تغییر کنند، آنگاه آزادی – و مسئولیت- داریم که آنها را تغییر دهیم
مشارکت در بهبود خلاصه کتاب قدرت عادت :
از این که یکی از محتواهای بخش گزیده کتاب های پیشنهادی سایت من مورد مطالعه شما کاربر گرامی قرار گرفته است، بسیار خرسندم. شایان ذکر است این مقاله به صورت دوره ای به کمک سایر خوانندگان کتاب بروزرسانی خواهد شد. بنابراین به شما پیشنهاد می شود تا هر چند مدت یکبار جهت یادآوری مطالب گذشته و مطالعه نکات جدید به این برگه مراجعه نمایید. لطفا در صورتی که شما هم قبلا کتاب قدرت عادت را مورد مطالعه قرار داده اید و یا مرور این مقاله در سایت سبب اشتیاق به مطالعه کامل این کتاب در شما شده است، برداشت های خودتان از کتاب قدرت عادت را در قالب خلاصه، نقد و بررسی، نظر، نکات کلیدی و کاربردی و … از طریق بخش نظرات موجود در پایین همین صفحه با من و سایر کاربران سایت به اشتراک بگذارید.