تصویرهای گوناگون از واقعیت :
فرض کنید ماهی های سرخ را در تنگ های منحنی قرار دهیم به نظر شما ماهی ها از درون تنگ تصویر تحرف شده ای از واقعیت بیرون می بینند؟ تصویری که ماهی ها می بینند مانند آن نیست که ما می بینیم ولی آیاما می توانیم مطمئن باشیم آن کمتر واقعی است؟
پاسخ منفی است زیرا ماهی ها هنوز می توانند قانون های دانشیک حاکم بر حرکت جسم هایی که در بیرون تنگ می بینند را فرمول بندی کنند.
به عنوان نمونه به علت تحریف ایجاد شده ،جسمی که آزادانه حرکت می کند و از دید ما روی یک مسیر سر راست است از دید ماهی ها روی یک مسیر خمیده مشاهده خواهد شد .با وجود این ماهی ها می توانند از چارچوب مرجع تعریف شده خود قانون های دانشیک را فرمول بندی کنند که همیشه درست خواهند بود .و به آن ها توان پیش بینی هایی را در مورد حرکت آینده جسم هایی بیرون تنگ خواهد داد.اما قانون های آن ها پیچیده تر از قانون ها در چارچوب ما خواهند بود.
یک مثال معروف از تصویرهای گوناگون از واقعیت ، مدلی است که حدود سال 150 میلادی توسط پتالموس برای توصیف حرکت جسم های آسمانی معرفی شد.در مدل پتالموس ،زمین در کانون ایستا است و سیاره ها و ستاره ها در مدارهایی پیچیده ،روی دایره هایی با مرکز هایشان روی پیرامون دایره های دیگر ،به گرد زمین می چرخند . مانند چرخ هایی بر روی چرخ های دیگر بعد ها انگاره های پتالموس بنیان اندیشه غربی شدند.تا این که در سال 1543 کوپرنیک ،جهانی را توصیف کرد که در آن خورشید ایستا است و سیاره ها در مدارهای دایره ای به دور آن در گردش هستند. مزیت واقعی سامانه کوپرنیک این است که معادله های حرکت در چارچوب ایستایی خورشید بسیار ساده تر هستند.
پس کدام راستین است ،سامانه پتالموس یا کوپرنیک ؟ مردم می گویند کوپرنیک ثابت کرد پتالموس نادرست بوده است اما این درست نیست .در مسئله تصویر معمولی ما در سنجش با تصویر ماهی ،می توان هر کدام را برای مدلی از کیهان بکار برد.
آسان می توان جهانی را که بیگانگان در آن زندگی می کنند ( راستین ) و جهان ساختگی را ( دروغین ) خواند.ولی اگر مانند _خود ما _ موجود هایی درون جهان شبیه سازی شده نتوانند به کیهان خود از بیرون بنگرند ،دلیلی برای تردید نسبت به تصویرهای خود از واقعیت نخواهند داشت.