خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج کلاسون در این بخش از سایت جهت مطالعه شما همراهان گرامی گردآوری گردیده است. در این بخش سعی شده است تا با انتشار جذاب ترین بخش ها و گزیده نکات ارزشمند نوشته شده در این کتاب محبوب و پرفروش، انگیره مطالعه کامل آن در شما تقویت گردد.
درباره کتاب ثروتمندترین مرد بابل :
جورج سیموئل کلاسون روانشناس اهل آمریکا، حداکثر تلاش خود را به کار گرفته است تا آموزههای پربازده و ماندگار انسان های ثروتمند در طول تاریخ را در این کتاب به صورت یکجا گردآوری نماید. به بیان دیگر می توان اذعان داشت در این کتاب تلاش شده تا با ارائه راهکارهای ساده و عملی، به افرادی که در پسانداز کردن، کسب وکار و بدهی هایشان مشکل دارند، کمک شود تا مشکلاتشان را برطرف نمایند و به موفقیت مالی مدنظرشان برسند. در حقیقت این کتاب یک برنامه مدون و قابل اجرا برای هر فرد با هر سطح درآمد است که میتواند از آموزههای آن استفاده کرد و به موفقیت اقتصادی که آرزویش را داریم، رسید.
خلاصه فصل 1 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: مردی که آرزوی طلا داشت
این فصل داستان کوبی و بنصیر را روایت می کند. بنصیر شکایت می کند که بسیار سخت کار می کند اما هرگز ثروتی برای نشان دادن آن ندارد. آنها در مورد میزان طلایی که در طول این سال ها به دست آورده اند صحبت می کنند، اما پس از سال ها کار چیزی برای نشان دادن نداشتند، زیرا طلاها را برای زندگی خرج کرده بودند. کوبی و بنصیر در مورد اینکه هر دو چگونه امیدوار بودند روزی آن را ثروتمند کنند صحبت می کنند، اما هرگز این اتفاق نیفتاد. آنها تصمیم می گیرند به یکی از دوستان دوران کودکی خود به نام آرکاد که به “ثروتمندترین مرد بابل” معروف است نزدیک شوند.
“زمان چیزی است که همه ما به وفور داریم، اما بسیاری از ما اجازه می دهیم از بین انگشتانمان بگذرد.”
خلاصه فصل 2 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: ثروتمندترین مرد بابل
در این فصل کوبی و بنصیر با آرکاد ملاقات می کنند. آرکید به کوبی و بنصیر می گوید که دلیل اینکه آنها نتوانسته اند ثروت جمع کنند ممکن است این باشد که از قوانین حاکم بر ثروت پیروی نکرده اند. آرکادی زمانی راه خود را به سوی ثروت یافت که تصمیم گرفت یک دهم هر چه به دست آورده متعلق به اوست. مهم این نیست که چقدر درآمد دارید، مهم این است که چقدر نگه می دارید. همیشه اول به خودتان پول بدهید. هر پولی که به دست آورید برده ای است که برای شما کار می کند. مهم نیست چقدر درآمد دارید چقدر کم، همیشه اول به خودتان پرداخت کنید.
3 قانون مدیریت ثروت توسط آلگامیش، ثروتمندترین مرد اصلی بابل
1) با کمتر از درآمدتان زندگی کنید
2) برای دادن آن از کسانی که از طریق تجربه صلاحیت دارند مشورت بگیرید
3) بیاموزید که چگونه پول برای شما کار کند.
خلاصه فصل 3 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: 7 درمان برای یک کیف پول ضعیف
در این فصل، شاه سارگون نگران فقیرتر شدن شهر است و از آرکاد مشاوره می گیرد. آرکاد داستان خودش را برای پادشاه تعریف می کند و 7 راز یک کیف باریک را به پادشاه می آموزد.
1) درآمد شما اولین سازنده ثروت شماست – حداقل 10٪ پس انداز کنید
به ازای هر 10 سکه که در کیف پول خود می گذارید، 9 سکه را بردارید و 1 سکه را بگذارید. در نهایت کیف پول چاق می شود. وقتی همه چیزهایی را که دارید خرج نکنید، پول بیشتری به سمت شما سرازیر می شود.
2) مخارج خود را کنترل کنید
هزینه های خود را بودجه بندی کنید هزینه های ضروری شما همیشه به اندازه درآمد شما افزایش می یابد مگر اینکه خلاف آن را ذکر کنید. خرج کردن را با خواسته ها اشتباه نگیرید. ما خواسته های بیشتری نسبت به درآمدهایمان داریم. هزینه های لازم را بودجه بندی کنید. 10٪ را برای خود نگه دارید، همه آرزوهای خارج از بودجه شما آنها را ترک می کنند. به تنظیم بودجه خود ادامه دهید بودجه به شما کمک می کند کیف پول خود را چاق کنید.
3) طلای خود را چند برابر کنید
طلای خود را به کار بیاندازید تا بتواند بیشتر از نوع خود تولید کند. جریانی از درآمد که هنگام کار یا مسافرت به دست می آید. درآمد غیرفعال همان ثروت واقعی است. کاری کنید که پولتان برای شما کار کند.
4) گنجینه های خود را از گم شدن محافظت کنید
قبل از دادن مقادیر بیشتر، یاد بگیرید که از مقادیر کم محافظت کنید. قبل از سرمایه گذاری با دقت مطالعه کنید. به افرادی که پول شما را پس نمی دهند قرض ندهید. اجازه ندهید میل به پول درآوردن سریع شما را مجبور به تصمیم گیری های مالی احمقانه و سرمایه گذاری کند. با خرد کسانی که قبل از شما این کار را انجام داده اند مشورت کنید، زیرا آنها اغلب مایلند این اطلاعات را آزادانه به اشتراک بگذارند.فقط در جایی سرمایه گذاری کنید که در صورت نیاز ایمن و در دسترس باشد.
5) خانه خود را به یک سرمایه گذاری سودآور تبدیل کنید
هر مردی باید خانه خودش را داشته باشد. این هزینه زندگی شما را کاهش می دهد و به این معنی است که می توانید پول بیشتری را نگه دارید.
6) درآمد آینده را تضمین کنید
برای درآمد مناسب در سال های آینده برنامه ریزی کنید، برای زمانی که سن شما بالاست و قدرت درآمد کمتری دارید. نیازهای سن رشد خود و محافظت از خانواده خود را از قبل تامین کنید.
7) توانایی کسب درآمد خود را افزایش دهید
میل شدید به کسب درآمد بیشتر مهم و ملموس است. این کار را به اتمام برسانید و خودتان را برای جمع آوری ثروت آموزش خواهید داد. آرزوها باید ساده و قطعی باشند. به کمال رساندن خود در حرفه، پتانسیل درآمد شما را افزایش می دهد. با تلاش مداوم و افزایش مهارت های خود درآمد بیشتری کسب خواهید کرد. در مورد هنر خود بیشتر بیاموزید از نظر مالی پاداش خواهید گرفت.
“هر چه بیشتر یاد بگیرید، درآمد بیشتری خواهید داشت.”
خلاصه فصل 4 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: با الهه شانس آشنا شوید
در این فصل، آرکاد به 100 نفر انتخاب شده توسط پادشاه می پردازد. از او می پرسند که آیا می توان شانس را در زندگی پرورش داد، زیرا همه میل به خوش شانس بودن دارند.
شانس به فرصت بستگی دارد. در می زند و بعضی ها آن را از دست می دهند. وقتی فرصتی پیش آمد باید اقدام کنید. اگر می خواهید ثروتمند شوید، باید بر اهمال کاری غلبه کنید. برای جذب شانس خوب، مهم است که از فرصت ها استفاده کنید. با پذیرش فرصت ها می توان شانس را جذب کرد. عمل به موفقیتی که می خواهید منجر می شود.
“شما باید برای یک فرصت آماده باشید قبل از اینکه فرصت پیش بیاید.”
خلاصه فصل 5 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: 5 قانون طلا
کلباب پیر از گروه خود می پرسد که اگر کیسه ای بزرگ طلا یا لوحی که روی آن حک شده است به آنها پیشنهاد شود کدام را انتخاب می کنند؟ همه مردان طلا را انتخاب کردند. کلاباب پیر به آنها گفت که سگ های وحشی اینگونه عمل می کنند – امروز بدون نگرانی از فردا غذا می خورند. او همچنان از نوماسیر، پسر آرکاد به آنها می گوید. پدرش به نوماسیر طلا و حکمت داد تا ثابت کند که با پول می توان به او اعتماد کرد. او 10 سال بعد بازگشت تا طبق وعده خود، املاک پدرش را مطالبه کند و به پدرش گفت که چگونه طلاها را در ابتدا از دست داده است، اما سپس از خرد خود برای ثروتمند شدن استفاده کرد. نوماسیر 5 قانون طلایی را که پدرش به او آموخته بود به کلاباب پیر گفت.
1) هر مردی که 10 درصد برای آینده خود و خانوادهاش پسانداز میکند، طلا با خوشحالی و به مقدار فزایندهای به دست میآید.
2) طلا برای صاحبش کار می کند که عاقلانه از آن استفاده کند، حاضر است چند برابر شود.
3) طلا به سرمایه گذار عاقل می چسبد.
4) طلا از مردی فرار می کند که در زمینه ای سرمایه گذاری می کند که نمی شناسد و در آن آموزش ندیده است یا به دنبال خرد متخصص در آن زمینه نبوده است.
5) تجربگی و تمایلات سرمایه گذاری عاشقانه خود می سپارد فرار می کند.
ثروت برای کسانی که اصول طلا را نمی فهمند سریع می آید و می رود. ثروت واقعی در طول زمان به کندی رشد می کند.
خلاصه فصل 6 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: قرض دهنده طلا بابل
رودان نیزه ساز در اینجا خود را با 50 مثقال طلا می یابد و از ماتون طلافروش مشاوره می گیرد، زیرا نمی داند با آن چه کند. ماتون به رودان گفت که چه نوع وام هایی می تواند به مردم بدهد. برخی از آنها بر اساس املاک و مستغلات، برخی بر اساس درآمد و برخی بر اساس تضمین از دوستان و خانواده است.
اگر می خواهید به یک دوست کمک کنید، این کار را به گونه ای انجام دهید که دوستتان سربارتان نباشد.
مطمئن ترین وام ها برای کسانی است که دارایی خالص آنها بیشتر از ثروت مورد نظرشان است. وام دهندگان هوشمند بر اساس اطمینان از بازپرداخت به جای مبلغ واقعی مورد نیاز، وام می دهند.
خلاصه فصل 7 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: دیوارهای بابل
بنزار، جنگجوی نگهبان گذرگاه بابل، اولین کسی بود که در محاصره شهر این خبر را اعلام کرد. اهالی روستا از بنزار خبر می خواهند و او به آنها دلداری می دهد. بنزار شب و روز نگهبانی می داد و دشمنان بابل را تماشا می کرد که می خواستند وارد شهر شوند. پس از 3 هفته دفاع شهر ثابت کرد که چقدر خوب است و مهاجمان شکست خوردند. بنزار از این استفاده می کند تا به شهروندان نشان دهد که حق با او بود و بابل به اندازه کافی قوی بود که بتواند در برابر نیروی همه ارتش های دشمن مقاومت کند. بنزار از این برای نشان دادن قدرت شهر استفاده می کند.
خلاصه فصل 8 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: تاجر شتر بابلی
تارکاد به مردم بدهکار است و دو روز است که چیزی نخورده است. او با یکی از دوستانش که تاجر شتر است به نام دبصیر آشنا می شود. دبصیر پولی را می خواهد که ترکاد به او بدهکار است. او از زمانی که در سوریه برده بود به تارکاد می گوید. دبصیر بسیار بدهکار بود و به تارکاد گفت که هیچ مردی که پس نمی دهد نمی تواند به خود احترام بگذارد، بنابراین در واقع روح یک برده را به خود داد.
او گفت که چگونه پس از اتخاذ تصمیمات اشتباه در مورد پول، برای فرار از بدهی های خود از بابل گریخت و چگونه در نهایت اسیر شد و به عنوان برده یک سوری برده شد. همسر مردی که صاحب آن بود به او رحم کرد و به او فرصت فرار داد.
شتری گرفت و از شام بیرون زد و به صحرا رفت. اگرچه ممکن است بدهی های او دشمنان او بوده باشند، اما او دوستان واقعی در بابل داشت که می خواست بدهی اش به آنها را بپردازد. او برای مقابله با مردمی که به آنها بدهکار بود به بابل بازگشت و از آنها التماس کرد که در حین کار صبور باشند.
پولدار ماتون به او کمک کرد تا شغلی برای مراقبت از شتر پیدا کند و او سخت کار کرد و تمام بدهی های خود را پرداخت. او همه این ها را به تارکاد می گوید و می تواند ببیند که حرف هایش چه تفاوتی برای تارکاد ایجاد کرده است و می داند که تارکاد می خواهد از او پیروی کند و از بدهی هایش خارج شود.
“خواستن توانستن است.”
خلاصه فصل 9 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: الواح گلی بابل
پنج لوح حاوی راز ثروت در بین النهرین کشف شد. آلفرد شروزبری، باستان شناس، یافته های این لوح ها را به پروفسور فرانکلین کالدول گزارش داد. این باب مربوط به نامه ای است که او نوشته و الواح حاوی آن است. الواح حکایت بازگشت دبصیر به بابل و نقشه ای بود که او برای پرداخت بدهی هایش دنبال کرد و زندگی خود را از نو آغاز کرد. آلفرد به پروفسور کالدول نامه مینویسد و به او میگوید که او و همسرش شروع به دنبال کردن درسهای مفصل در الواح کردهاند، و اگرچه این لوحها هزاران سال قدمت داشتند، اما متوجه شد که این درسها به او در زندگی کمک کرده است.
خلاصه فصل 10 کتاب ثروتمندترین مرد بابل: مرد خوش شانس در بابل
در اینجا با شارو نادا آشنا می شویم که با نوه دوستش هادان گالو در سفر است. شارو به هادان می گوید که قبلا برده بود و چون به نانوا فروخته شد خود را خوش شانس می دانست و چقدر خوشحال بود که توانست حرفه نانوا را بیاموزد. او به هادان گفت که پدربزرگش نیز برده است، اما او می خواهد آزادی او را بخرد. وقتی شارو و آراد، پدربزرگ هادان، بعداً با هم آشنا می شوند، آراد آزاد می شود و شارو به صاحب دیگری فروخته می شود. آراد آزادی شارو را می خرد و این داستان قلب هادان را به درد می آورد. از آن زمان به بعد، هادان به این نتیجه رسید که کار تنها رمز موفقیت او در آینده است.
مشارکت در بهبود خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل :
از این که یکی از محتواهای بخش گزیده کتاب های پیشنهادی سایت من مورد مطالعه شما کاربر گرامی قرار گرفته است، بسیار خرسندم. شایان ذکر است این مقاله به صورت دوره ای به کمک سایر خوانندگان کتاب بروزرسانی خواهد شد. بنابراین به شما پیشنهاد می شود تا هر چند مدت یکبار جهت یادآوری مطالب گذشته و مطالعه نکات جدید به این برگه مراجعه نمایید. لطفا در صورتی که شما هم قبلا کتاب ثروتمندترین مرد بابل را مورد مطالعه قرار داده اید و یا مرور این مقاله در سایت سبب اشتیاق به مطالعه کامل این کتاب در شما شده است، برداشت های خودتان از کتاب ثروتمندترین مرد بابل را در قالب خلاصه، نقد و بررسی، نظر، نکات کلیدی و کاربردی و … از طریق بخش نظرات موجود در پایین همین صفحه با من و سایر کاربران سایت به اشتراک بگذارید.