به آموزش درس بیست و ششم کتاب 504 واژه ضروری زبان انگلیسی خوش آمدید. در این درس ما تلاش داریم تا پیش از بیان تعاریف و معنای مختلف 12 لغت ( Possible, compel, awkward, venture, awesome, guide, quench, betray, utter, pacify, respond, beckon) به صورت مجزا، ابتدا در غالب یک متن جامع، آشنایی نسبی با کاربرد این کلمات در زبان انگلیسی به دست آوریم. لطفا فراموش نفرمایید که صرف مطالعه این متن به معنای یادگیری کامل لغات فوق نیست و نیاز هست لغات فوق به صورت تک به تک مورد تجزیه و تحلیل در جملات مختلف قرار بگیرند تا شما به کاربردها و معنای مختلف آنها تسلط پیدا نمایید.
Some Tall Tales
Do you think it is possible to defeat an opponent so fierce that a glance at her turns one to stone? This was he fate of anyone who looked upon the Medusa, a dreaded monster whose hair was made of hissing serpents. The brave Perseus undertook to fight the Medusa, but he was compelled to do battle in a most awkward manner. To help Perseus in his venture, the goddess Minerva had lent him her bright shield, and the god Mercury had given him winged shoes. Cautiously he approached the awesome monster. Using the image of the Medusa in his shield as a guide, he succeeded in cutting off her head and fixing it to the center of Minerva’s shield.
Perseus then flew to the realm of King Atlas whose chief pride was his garden filled with golden fruit. Thirsty and near collapse, he pleaded with the king for water to quench his thirst and for a place to rest. But Atlas feared that he would be betrayed into losing his golden apples. He uttered just one word, “Begone!” Perseus, finding that he could not pacify Atlas, responded by beckoning him to look upon Medusa’s head. Atlas was changed immediately into stone. His head and hair became forests, his body increased in bulk and became cliffs, and the gods ruled that the heaven with all its stars should rest upon his shoulders. Can there be a worse calamity than that which befell Atlas?
چند داستان بلند
آیا فکر می کنید شکست رقیبی که بقدری خشن است که نگاهی اجمالی به او فرد را به سنگ تبدیل می کند، ممکن است۔ این سرنوشت هر کسی بود که به « مدوسا » نگاه می کرد۔ « مدوسا » هیولای وحشتناکی بود که موهای سرش از مارهای افعی هیس هیس کن ساخته شده بود۔ « پرسیوس » شجاع پذیرفت که با « مدوسا » بجنگد اما مجبور شد که این نبرد را به نامناسب ترین شکل انجام دهد۔ الهه ای بنام « مینروا » برای اینکه در این ماجراجویی به « پرسیوس » کمک کند، سپر درخشانش را به او قرض داده بود و الهه ای به نام « مرکوری » به او کفشهای بالدار داده بود۔ « پرسیوس » با احتیاط به هیولای مهیب نزدیک شد۔ با استفاده از تصویر « مدوسا» در سپرش توانست سرش را قطع کند و آنرا در مرکز سپر «مینروا» قرار دهد۔ سپس « پرسیوس » به قلمرو شاه اطلس پرواز کرد که افتخار اصلی اش باغش بود که پر از میوه ی طلایی بود۔ «پرسیوس» که خسته و در حال سقوط بود، از پادشاه تقاضای آب کرد تا عطشش را فرو نشاند و مکانی که در آن استراحت کند۔ اما « اطلس » ترسید که « پرسیوس » به او خیانت کند و سیبهای طلائی اش را از دست بدهد و فقط یک کلمه بر زبان آورد۔ دور شو! « پرسیوس » که پی برد نمی تواند اطلس را آرام کند در مقام پاسخ به « اطلس » اشاره کرد که به سر «مدوسا» نگاه کند۔ « اطلس » بلافاصله به سنگ تبدیل شد۔ سر و موهایش به جنگل تبدیل شدند، هیکلش افزایش یافت و تبدیل به صخره شد و خدایان حکم کردند که آسمان با تمام ستاره هایش باید روی شانه های او قرار گیرد آیا می تواند مصیبتی بدتر از آنچه که به سر « اطلس » آمد وجود داشته باشد؟
به پایان مقاله آموزش درس بیست و ششم کتاب 504 واژه ضروری از بخش آموزش زبان انگلیسی سایت رسیدیم. لطفا انتقادات و پیشنهادات خود در ارتباط با این مقاله را از طریق بخش نظرات با من در میان بگذارید. همچنین من و سایر بازیدکنندگان این مقاله بسیار علاقه مند هستیم چنانچه شما دانش و یا تجربه خاصی در زمینه آموزش زبان انگلیسی بخصوص در ارتباط با یادگیری هر چه بهتر این درس دارید با ما از طریق بخش نظرات در میان بگذارید.
درس بعدی : درس بیست و هفتم کتاب 504 واژه ضروری زبان انگلیسی
My spouse and I stumbled over here by a different web page and thought I may as well check things out.
I like what I see so i am just following you.
Look forward to looking at your web page repeatedly.
Thank you for accompanying