ماهیت مکانیک کوانتومی ( تعبیر واقعیت ) :
تا قبل از نظریه کوانتوم و ظهور پدیده های کوانتومی ، علم وجود جهان خارجی را قبول داشت و هدف دانشمندان این بود که تجارب و مشاهدات خود را بر حسب رفتار اشیای خارجی توضیح دهند .مکانیک کوانتومی این نگرش را زیر و رو کرد . در این جا مشاهدات مختلف ،به یک نتیجه واحد منتهی نمی شود .چرا که مکانیک کوانتومی یک تئوری مجموعه ای است و چیزی دربارهسیستم های فردی نمی گوید .
دیدگاه های مختلف درباره واقعیت موجودات کوانتومی :
1) نظریه های فعلی کوانتوم را رضایت بخش نمی دانند و معتقدند باید در پی یافتن نظریه جدیدی باشیم
2) برخی در فرمالیزم ریاضی آن اشکالی نمی بینند ولی معتقدند که باید تعبیر دیگری برای این فرمالیزم یافت
3) اکثر فیزیکدانان معاصر ،نظریه کوانتوم و تعبیر رایج آن را پذیرفته اند و خود را به این تسلی داده اند که یا مسائل حل شده است و یا نباید درباره آن ها فکر کرد
نظر بسیاری از فیزیکدانان معاصر این است که مشاهدات ،تنها واقعیات هستند و هدف علم این است که نظریه های به ما بدهد که مشاهدات را توجیه کنند . اما این که در پس مشاهدات ،واقعیتی وجود داشته باشد برای بعضی اصلا مطرح نیست و برای بعضی حائز اهمیت ثانوی است و بالاخره عده ای کلا منکر آن هستند .
ما در این جا به ذکر مهمترین نظریاتی که از طرف فیزیکدانان معاصر در مورد واقعیت فیزیکی عرضه شده است می پردازیم :
1) طرفداران مکتب کپنهاگی
همگی آن ها فرمالیزم ریاضی نظریه کوانتوم را حرف آخر می شمارند و سطح زیر کوانتومی برای آن ها مطرح نیست.
الف ) واقعیتی ورای پدیده ها نیست و واقعیت را بی حاصل می شمارند .این ها می گویند نظریه کوانتوم فقط با پدیده ها سر و کار دارد و نه چیزی ورای پدیده ها.
ب ) ناظران ذی شعور، واقعیت را خلق می کنند.
ج ) هایزنبرگ معتقد بود که جهان میکروفیزیک، جهان فعلیت ها نیست، بلکه جهانی پر از استعداد های فعلیت نیافته است. منظور از اصطلاح واقعیت این اندیشه است که پدیده های عینی وجود دارند که مستقل از این که مشاهده بشوند و یا نشوند، رخ می دهند لذا علم طبیعی با خود طبیعت سروکار ندارد بلکه با طبیعت به نحوی که انسان توصیف می کند و می فهمد سر و کار دارد.
د ) نگرش هستی شناختی طبیعی :
نتایج علم را قبول کنید ، همان طور که شواهد حسی را قبول می کنید ،اما در مقابل این فشار که سوالاتی فوق تاریخ و روش مطرح کنید و یا چیزی به آن بیفزاید ،مقاومت کنید . از صحبت کردن درباره جهان خارجی یا دادن تحلیلی از مفهوم واقعیت خودداری می کند و نتیجه می گیرد چون مراجعی برای حل و فصل این مناقشات نداریم، بهتر است این ها را کنار بگذاریم.
2) تعبیر رئالیستی :
معتقدند واقعیتی مستقل از ذهن وجود ندارد.
الف ) دیدگاه اینیشتن :
ما نمی توانیم طبیعت را صرفا از راه داده های تجربی بشناسیم بلکه باید سراغ ذهن خلاق انسان برویم و با تعبیر ساختارهای نظری ،نمایشی از واقعیت فیزیکی بدست آوریم و این ساختار های نظری را مرتبا به محک تجربه بزنیم تا به نمایشی که به واقعیت فیزیکی نزدیک تر است برسیم .
ب ) دیدگاه منکران خواص دینامیکی :
وجود عینی اشیای کوانتومی را قبول دارند ، اما معتقدند در غیاب مشاهده نمی توان به آن ها مکان مشخصی نسبت داد .
ج ) مدافعین متغیرهای نهانی :
این ها سطحی عمیق تر از سطح کوانتومی را در نظر می گیرند که فعلا قابل مشاهده نیست ،اما در آن سطح می توان ذرات را اشیای معمولی با خواص معین در نظر گرفت .
د ) واقعیت نقابدار ( نظریه دسپانیا ) :
واقعیتی غیر فیزیکی و مستقل از ما وجود دارد که ورای چهارچوب زمان و مکان است و قابل توصیف به وسیله مفاهیم فعلی نیست .
تا به این جا با سیر تاریخی دانش فیزیک تا به امروز آشنا شدیم و متوجه شدیم دانش امروز فیزیک پس از پیدایش مکانیک کوانتومی بیشتر متکی بر این دیدگاه می باشد، به گونه ای که بیشتر نظریه ها و تئوری ها حاضر مبتنی بر آن هستند. همچنین متوجه شدیم که تعبیر و ماهیت ،واقعیت در مکانیک کوانتومی با تعبیر کلاسیک آن متفاوت است.
در ادامه این مقاله مطالعه نمایید :