هدف از آموزش هفته ششم کتاب 1100 واژه که باید دانست، یادگیری تعاریف، معانی و کاربرد لغات (Affluent-feasible-discern-sally-consternation-I’m from Missouri) در روز اول (Precocious-perfunctory-chagrin-perverse-deride-red-letter day) در روز دوم (Disparage-laudable-fiasco-masticate-eschew-to let sleeping dogs lie) در روز سوم (Quell-voluble-confidant(e)-obsolescence-dubious-thumb’s down) در روز چهارم می باشد. شیوه آموزشی ما در این مجموعه بدین صورت است که ابتدا شما با مشاهده چهار متن مجزا که هر یک به صورت اختصاصی شامل کلمات یک روز از هفته آموزشی می باشند با کاربرد این کلمات در جمله آشنا می شوید و سپس با کلیک بروی هر یک از کلمات ، توضیحات تکمیلی در ارتباط با یادگیری آن لغت را فرا می گیرید.
The first day of the sixth week of the book 1100 words you need to know : THE NEWSPAPER UMBRELLA
Our neighbor is an affluent inventor whose latest brainstorm, a feasible umbrella substitute, has been featured in many magazines. As simply as the eye can discern, it is a hard plastic strip, about the size of a ruler, which fits comfortably into a woman’s handbag or a man’s suit jacket. If a person is caught in a sudden rainstorm, he swings the plastic open in the shape of a cross. Attached to each arm is a clip-like device. Next, he takes the newspaper he is carrying and slides it under each of the four clips. Now, equipped with a rigid head covering he can sally forth to face the elements. To the consternation of the umbrella manufacturers, it has been enjoying a brisk sale, especially among commuters. If it continues to do well, it could have a pernicious* effect upon the umbrella industry.
روز اول از هفته ششم کتاب 1100 واژه که باید دانست : چتر روزنامه ای
همسایه ی ما مخترع ثروتمندی است که آخرین فکر بکرش که جایگزینی ممکن برای چتر می باشد در بسیاری از مجالات به نمایش گذاشته شده است. آنگونه که چشم آن را می بیند، این چتر نوار پلاستیکی سفتی است به اندازه یک خط کش که براحتی داخل کیف دستی یک خانم یا جیب کت یک آقا جا می گیرد اگر کسی در یک رگبار ناگهانی گرفتار شود، آنرا به صورت یک ضربدر باز می کند۔ به هر یک از دو بازوی آن وسیله ای شبیه به یک گیره وصل شده است۔ سپس فرد روزنامه ای را که همراه دارد برمی دارد و آنرا زیر هر یک از چهار گیره قرار می دهد۔ حال که فرد مجهز به پوششی برای سرش می باشد می تواند به راه خود ادامه داده و با طبیعت مقابله کند۔ به رغم تولیدکنندگان چتر، این محصول فروش سریعی داشته است، خصوصاً در بین مسافران درون شهری۔ اگر موفقیت این چتر ادامه پیدا کند، ممکن است بر۔ صنعت چتر –اثر زیانباری داشته باشد۔
The second day of the sixth week of the book 1100 words you need to know : PATENT PENDING
My buddy Verne, a precocious automotive wizard, and I were inspired to do some inventing on our own. We thought it might be feasible* to park a car parallel to a space on the street. Then, by pressing a button, we could raise the four tires off the ground slightly, while dropping two special wheels perpendicular to the curb. It would then be child’s play to roll into the narrowest of parking spaces. We took the idea to Ed Greene who runs the Ford agency in order to elicit* his reaction. After a perfunctory glance at our plans, to our chagrin Ed snorted that our idea was inane,* but we decided that he was just jealous of our brilliance. Tomorrow we are going to start on a computer that will enable us to measure the intelligence of perverse automobile dealers who like to deride the efforts of junior geniuses.
روز دوم از هفته ششم کتاب 1100 واژه که باید دانست : در انتظار ثبت اختراع
به من و داداش کوچکم «ورن» که یکی از اعجوبه های نوجوان پیش رس در اتومبیل است الهام شد که از خودمان اختراعی انجام دهیم۔ فکر کردیم شاید بتوان اتومبیلی را به موازات فضای خیابان پارک کرد۔ بعد با فشار دکمه ای چهار چرخ اتومبیل را اندکی از زمین بالا برد و در همين حال دو چرخ مخصوص را در حالت قائم بر جدول خیابان پائین آورد. بعد از این، غلت دادن اتومبیل به تنگ ترین فضای پارک کار بسیار ساده ای است. این فکر را به نزد اقای «اد گرین» مدیر نمایندگی «فورد» بردیم تا عكس العملش را جویا شویم۔ آقای «اد گرین» بعد از نگاهی سطحی به طرح های ما مأیوسانه با حالتی تمسخرآمیز گفت که ایده های ما احمقانه است۔ اما ما به این نتیجه رسیدیم که او صرفاً به نبوغ و استعداد ما حسادت می ورزد۔ فردا قرار است روی یک برنامه ی کامپیوتری کار کنیم که به ما این امکان را می دهد استعداد دلالان لجباز اتومبیل را اندازه بگیریم که دوست دارند تلاش های دانشجویان نابغه ی سال سوم را مسخره بگیرند۔
The third day of the sixth week of the book 1100 words you need to know : HOLD THAT NOBEL PRIZE!
Speaking of inventions and discoveries, I just learned that an eminent* scientist in Ohio has developed a pill that contains all the nutritive value of three complete meals. In addition to providing us with the vitamins and minerals we need daily, this pill also gives a feeling of fullness. According to its sponsors, the pill will nourish and satisfy. I hate to disparage such a laudable achievement, but to me it seems like a most objectionable discovery. Rather than a scientific triumph, I’d be inclined to label it as an egregious* blunder, a scientific disaster, a laboratory fiasco. Is there anyone in his right mind who thinks that a pill can replace the pleasures of devouring hot corn bread, masticating on a thick steak, biting into crisp French fries, or attacking a chocolate sundae? I’m afraid that this is one pill I’ll have to eschew from chewing.
روز سوم از هفته ششم کتاب 1100 واژه که باید دانست : آن جایزه ی نوبل را بگیر
حال که صحبت از اختراع و اکتشاف شده اخیراً متوجه شدم که یکی از دانشمندان برجسته ی «أهایو» قرصی را پدید آورده است که تمام ارزش های غذایی سه غذای کامل را در بر دارد۔ این قرص علاوه بر اینکه به ما مواد معدنی و ویتامین هایی را ارائه می دهد که روزانه به آنها نیازمندیم، به ما احساس سیری نیز می دهد۔ طبق نظر سرمایه گذارانش، این قرص می تواند ما را سیر و تغذیه کند۔ از اینکه چنین دستاورد قابل تحسینی را دست کم بگیرم تنفر دارم، اما برای من اين قرص همچون یک اکتشاف بسیار بد است: بجای آنکه آنرا یک دستاورد علمی بنام مایلم آن را خطایی وقیح، فاجعه ای علمی و یک شکست آزمایشگاهی بنامم: آيا هیچ آدم عاقلی وجود دارد که فکر کند یک قرص می تواند جايگزين لذت بلعیدن نان ذرت داغ، جویدن یک استیک سفت، گاز زدن به سیب زمینی سرخ کرده ی ترد و یا یورش بردن به یک بستنی میوه ای شود۔ متأسفم که این یکی از قرص هایی است که مجبورم از جویدن آن پرهیز کنم.
The fourth day of the sixth week of the book 1100 words you need to know : PERFECT PRODUCTS
I guess we’ll never be able to quell those persistent rumors about the invention of auto tires that will never wear out, stockings that cannot tear, and pens that won’t run dry. A voluble economist informed me that such products will never be marketed. “Can you imagine,” he asked, “a manufacturer cutting his own throat? Why would he sell you an item that you will never have to replace? No,” my confidant whispered, “it’s part of their scheme of planned obsolescence to sell you merchandise with a limited life span in order to keep you coming back for more.” I am dubious about the existence of those perfect products, but then I’m from Missouri.*
روز چهارم از هفته ششم کتاب 1100 واژه که باید دانست : محصولات بی عیب و نقص
حدس می زنم هرگز نخواهیم توانست به شایعات پایداری درباره ی اختراعاتی نظیر تایرهایی که هرگز پنجر نمی شوند، جوراب هایی که نخ کش نمی شوند و خودکارهایی که جوهرشان تمام نمی شود، پایان دهیم۔ یکی از اقتصاددانان حراف به من گفت که چنین محصولاتی هرگز به بازار نخواهند آمد۔ از من پرسید آیا می توانی تصور کنی که یک تولیدکننده خود موجبات نابودی خودش را فراهم کند؟ چرا باید یک قلم جنسی را بفروشد که شما هرگز مجبور به جایگزینی آن نباشید” این محرم راز به من گفت “نه. این کار بخشی از طرح آنها برای زوال برنامه ریزی شده است که کالایی با عمر محدود به شما بفروشند تا شما را مجبور کنند برای کالایی بیشتر بازگردید۔ من درباره وجود چنین محصولات بی عیب ونقص مردد و شکاک هستم۔
در اینجا به پایان آموزش هفته ششم کتاب 1100 واژه که باید دانست از بخش آموزش زبان انگلیسی سایت رسیدیم. لطفا نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود در ارتباط با نحوه ارائه این درس را از طریق بخش نظرات با من در میان بگذارید. همچنین من و سایر مخاطبان این مقاله علاقه مندیم چنانچه شما دانش و یا تجربه خاصی در زمینه آموزش زبان انگلیسی علی الخصوص در ارتباط با یادگیری هر چه بهتر این درس دارید با ما از این طریق به اشتراک بگذارید.
درس بعدی : هفته هفتم کتاب 1100 واژه که باید دانست