معانی و تعاریف لغت Cursory به فارسی، به همراه تلفظ آنلاین، کاربردها و نقش ها، مترادف ها و متضادها، تاریخچه و ریشه شناسی، اولین مورد استفاده و توضیحات گرامری آن به صورت تخصصی در قالب مثال های متنوع در این مقاله از سایت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
/Cursory : /Alternative text
معنی Cursory :
متن جایگزین
: Definition of Cursory
Alternative text
تعریف Cursory :
متن جایگزین
: uses and roles of the Cursory
Alternative text
نقش ها و کاربردها Cursory :
متن جایگزین
مترادف Synonyms for Cursory :
Alternative text
متضاد Antonyms for Cursory :
Alternative text
First Known Use of Cursory : Alternative text
اولین استفاده شناخته شده از Cursory : متن جایگزین
: History and Etymology for Cursory
Alternative text
تاریخچه و ریشه شناسی Cursory :
متن جایگزین
: Examples of Cursory in a sentence
1. Cursory glance: a quick look or brief inspection of something.
Example: I only had time for a cursory glance at the report before the meeting.
2. Cursory examination: a brief and superficial inspection of something.
Example: The doctor gave me a cursory examination and said I was in good health.
3. Cursory review: a quick and superficial evaluation of something.
Example: The editor gave my manuscript only a cursory review before rejecting it.
4. Cursory inspection: a quick and superficial examination of something.
Example: The building inspector gave the property only a cursory inspection before approving the construction.
5. Cursory reading: a quick and superficial perusal of something.
Example: I gave the contract only a cursory reading before signing it.
6. Cursory search: a quick and superficial attempt to find something.
Example: I gave the room a cursory search, but I couldn’t find my keys.
نمونه هایی از Cursory در یک جمله :
۱. نگاه کنجکاو: نگاه سریع یا بررسی مختصر چیزی.
مثال: من فقط فرصت داشتم که قبل از جلسه نگاهی اجمالی به گزارش بیندازم.
۲. بررسی اجمالی: بررسی مختصر و سطحی چیزی.
مثال: دکتر یک معاینه مختصر به من داد و گفت حالم خوب است.
۳. بررسی اجمالی: ارزیابی سریع و سطحی از چیزی.
مثال: ویراستار قبل از رد کردن نوشته من، تنها یک بازبینی مختصر به آن داد.
۴. بازرسی کنجکاوانه: بررسی سریع و سطحی چیزی.
مثال: بازرس ساختمان قبل از تایید ساخت وساز تنها یک بازرسی مختصر به ملک داده است.
۵. خواندن کتاب های درسی: خواندنی سریع و سطحی از چیزی.
مثال: من قبل از امضای قرارداد فقط یک خوانش مختصر به قرارداد دادم.
۶. جستجوی مکان نما: تلاشی سریع و سطحی برای یافتن چیزی.
مثال: من یک جستجوی مختصر اتاق کردم، اما نتوانستم کلیدهایم را پیدا کنم.
مشارکت در بهبود این آموزش :
به پایان آموزش لغت Cursory به عنوان یکی از 125 لغت کاربردی کتاب 504 واژه ضروری از بخش آموزش زبان انگلیسی از صفر تا صد سایت رسیدیم. چنانچه استاد دانشگاه، مدرس آموزشگاه، معلم مدرسه، دانشجو و یا دانش پژوه رشته های مرتبط با زبان های خارجه علی الخصوص زبان انگلیسی هستید و در زمینه یادگیری لغات و آموزش کتاب 504 واژه، دارای دانش و تجربه خاصی می باشید. از شما مخاطب گرامی درخواست می شود لطفا دانش و تجربیات خودتان را در ارتباط با سایر تعاریف، معانی، نقش ها، کاربردها، مترادف ها، متضادها، جملات نمونه، تاریخچه، ریشه شناسی و … این لغت از طریق بخش نظرات در پایین همین صفحه با من و سایر بازدیدکنندگان این مقاله در میان بگذارید. همچنین ما با آغوش باز از گوشزد اشتباهات علمی یا نگارشی موجود در این آموزش از طرف شما کاربران گرامی استقبال خواهیم کرد و قدردان همراهی شما عزیزان خواهیم بود.