معانی و تعاریف لغت Intrepid به فارسی، به همراه تلفظ آنلاین، کاربردها و نقش ها، مترادف ها و متضادها، تاریخچه و ریشه شناسی، اولین مورد استفاده و توضیحات گرامری آن به صورت تخصصی در قالب مثال های متنوع در این مقاله از سایت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.

/Intrepid : /Alternative text

معنی Intrepid :

متن جایگزین

 : Definition of Intrepid

Alternative text

تعریف Intrepid :

متن جایگزین

 : uses and roles of the Intrepid

Alternative text

نقش ها و کاربردها Intrepid :

متن جایگزین

مترادف Synonyms for Intrepid :

Alternative text

متضاد Antonyms for Intrepid :

Alternative text

First Known Use of Intrepid : Alternative text

اولین استفاده شناخته شده از Intrepid : متن جایگزین

 : History and Etymology for Intrepid

Alternative text

تاریخچه و ریشه شناسی Intrepid :

متن جایگزین

 : Examples of Intrepid in a sentence

1. Intrepid explorer: This phrase is often used to describe someone who travels to remote or dangerous places in search of adventure or discovery. For example, “The intrepid explorer set out to map the uncharted territory.”

2. Intrepid journalist: This phrase is used to describe a journalist who is willing to take risks to get a story. For example, “The intrepid journalist went undercover to expose corruption in the government.”

3. Intrepid traveler: This phrase is used to describe someone who is willing to travel to unfamiliar or challenging destinations. For example, “The intrepid traveler backpacked through the Amazon rainforest.”

4. Intrepid leader: This phrase is used to describe a leader who is bold and courageous in the face of challenges. For example, “The intrepid leader led his team to victory despite overwhelming odds.”

5. Intrepid spirit: This phrase is used to describe someone who has a fearless and adventurous attitude towards life. For example, “Her intrepid spirit led her to take risks and pursue her dreams.”

نمونه هایی از Intrepid در یک جمله :

1. کاوشگر بی باک: این عبارت اغلب برای توصیف شخصی استفاده می شود که در جستجوی ماجراجویی یا کشف به مکان های دورافتاده یا خطرناک سفر می کند. به عنوان مثال، “کاوشگر بی باک به نقشه برداری از قلمرو ناشناخته اقدام کرد.”

2. روزنامه نگار بی باک: از این عبارت برای توصیف روزنامه نگاری استفاده می شود که حاضر است برای به دست آوردن یک مطلب ریسک کند. مثلاً «خبرنگار بی باک برای افشای فساد در دولت مخفیانه رفت».

3. مسافر بی باک: از این عبارت برای توصیف فردی استفاده می شود که مایل است به مقاصد ناآشنا یا چالش برانگیز سفر کند. به عنوان مثال، “مسافر بی باک در جنگل های آمازون کوله پشتی می کند.”

4. رهبر بی باک: این عبارت برای توصیف رهبری که در مواجهه با چالش ها جسور و شجاع است به کار می رود. به عنوان مثال، “رهبر بی باک علیرغم احتمالات زیاد، تیم خود را به پیروزی رساند.”

5. روحیه بی باک: این عبارت برای توصیف فردی به کار می رود که نگرش نترس و ماجراجویانه نسبت به زندگی دارد. به عنوان مثال، «روحیه بی باک او باعث شد که ریسک کند و رویاهایش را دنبال کند».

مشارکت در بهبود این آموزش :

به پایان آموزش لغت Intrepid به عنوان یکی از 125 لغت کاربردی کتاب 504 واژه ضروری از بخش آموزش زبان انگلیسی از صفر تا صد سایت رسیدیم. چنانچه استاد دانشگاه، مدرس آموزشگاه، معلم مدرسه، دانشجو و یا دانش پژوه رشته های مرتبط با زبان های خارجه علی الخصوص زبان انگلیسی هستید و در زمینه یادگیری لغات و آموزش کتاب 504 واژه، دارای دانش و تجربه خاصی می باشید. از شما مخاطب گرامی درخواست می شود لطفا دانش و تجربیات خودتان را در ارتباط با سایر تعاریف، معانی، نقش ها، کاربردها، مترادف ها، متضادها، جملات نمونه، تاریخچه، ریشه شناسی و … این لغت از طریق بخش نظرات در پایین همین صفحه با من و سایر بازدیدکنندگان این مقاله در میان بگذارید. همچنین ما با آغوش باز از گوشزد اشتباهات علمی یا نگارشی موجود در این آموزش از طرف شما کاربران گرامی استقبال خواهیم کرد و قدردان همراهی شما عزیزان خواهیم بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *