معانی و تعاریف لغت Militant به فارسی، به همراه تلفظ آنلاین، کاربردها و نقش ها، مترادف ها و متضادها، تاریخچه و ریشه شناسی، اولین مورد استفاده و توضیحات گرامری آن به صورت تخصصی در قالب مثال های متنوع در این مقاله از سایت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
/Militant : /Alternative text
معنی Militant :
متن جایگزین
: Definition of Militant
Alternative text
تعریف Militant :
متن جایگزین
: uses and roles of the Militant
Alternative text
نقش ها و کاربردها Militant :
متن جایگزین
مترادف Synonyms for Militant :
Alternative text
متضاد Antonyms for Militant :
Alternative text
First Known Use of Militant : Alternative text
اولین استفاده شناخته شده از Militant : متن جایگزین
: History and Etymology for Militant
Alternative text
تاریخچه و ریشه شناسی Militant :
متن جایگزین
: Examples of Militant in a sentence
1. Militant group: This refers to a group of people who are actively involved in fighting for a particular cause or ideology. For example, “The government is cracking down on militant groups in the region.”
2. Militant leader: This refers to a person who is in charge of a militant group or movement. For example, “The militant leader was arrested by the authorities.”
3. Militant activity: This refers to any actions taken by a militant group or individual to further their cause. For example, “The police are monitoring militant activity in the area.”
4. Militant ideology: This refers to the beliefs and principles that motivate a militant group or individual. For example, “The militant ideology of the group is based on religious extremism.”
5. Militant tactics: This refers to the methods and strategies used by a militant group or individual to achieve their goals. For example, “The militants used guerrilla tactics to attack the army base.”
نمونه هایی از Militant در یک جمله :
1. گروه ستیزه جو: به گروهی از مردم اطلاق می شود که به طور فعال در مبارزه برای یک هدف یا ایدئولوژی خاص شرکت می کنند. به عنوان مثال، “دولت در حال سرکوب گروه های شبه نظامی در منطقه است.”
2. رهبر مبارز: به شخصی اطلاق می شود که مسئول یک گروه یا جنبش مبارز است. به عنوان مثال، “رهبر مبارز توسط مقامات دستگیر شد.”
3. فعالیت ستیزه جویانه: این به هرگونه اقدامی اطلاق می شود که توسط یک گروه یا فرد ستیزه جو برای پیشبرد اهداف خود انجام می شود. به عنوان مثال، “پلیس در حال نظارت بر فعالیت های شبه نظامیان در منطقه است.”
4. ایدئولوژی ستیزه جو: به باورها و اصولی اطلاق می شود که یک گروه یا فرد مبارز را برمی انگیزد. به عنوان مثال، «ایدئولوژی ستیزه جویانه این گروه مبتنی بر افراط گرایی مذهبی است».
5. تاکتیک های ستیزه جویانه: به روش ها و راهبردهایی اطلاق می شود که یک گروه یا فرد ستیزه جو برای دستیابی به اهداف خود استفاده می کند. به عنوان مثال، “ستیزه جویان از تاکتیک های چریکی برای حمله به پایگاه ارتش استفاده کردند.”
مشارکت در بهبود این آموزش :
به پایان آموزش لغت Militant به عنوان یکی از 125 لغت کاربردی کتاب 504 واژه ضروری از بخش آموزش زبان انگلیسی از صفر تا صد سایت رسیدیم. چنانچه استاد دانشگاه، مدرس آموزشگاه، معلم مدرسه، دانشجو و یا دانش پژوه رشته های مرتبط با زبان های خارجه علی الخصوص زبان انگلیسی هستید و در زمینه یادگیری لغات و آموزش کتاب 504 واژه، دارای دانش و تجربه خاصی می باشید. از شما مخاطب گرامی درخواست می شود لطفا دانش و تجربیات خودتان را در ارتباط با سایر تعاریف، معانی، نقش ها، کاربردها، مترادف ها، متضادها، جملات نمونه، تاریخچه، ریشه شناسی و … این لغت از طریق بخش نظرات در پایین همین صفحه با من و سایر بازدیدکنندگان این مقاله در میان بگذارید. همچنین ما با آغوش باز از گوشزد اشتباهات علمی یا نگارشی موجود در این آموزش از طرف شما کاربران گرامی استقبال خواهیم کرد و قدردان همراهی شما عزیزان خواهیم بود.