علم و شبه علم چیست؟
در این بخش سعی می کنیم تا پیش از ورود رسمی به موضوع ابتدا به تعریف مشخصی از علم دست یابیم زیرا هدف ما استفاده از فیزیک و فلسفه به عنوان دو علم دارای اشتراکات محسوس اما مجزا از هم برای دست یابی به پاسخ نهایی احتمالی است.
علم چیست ؟
مسلما هدف ما از طرح این سوال واژه شناسی لغت علم به عنوان ،علم یک واژه عربی است که از ریشه علم به معنی آموزش مشتق شده، نیست ما به دنبال این هستیم تا بدانیم علم به چه چیزی اطلاق می شود؟ هدفش چیست؟ آیا هدفی را دنبال می کند یا موضوع عبثی است؟
اگر در مورد زمان پیدایش علم واکاوی کنیم در خواهیم یافت از همان زمانی که انسان، پای به این جهان گذاشته است، علم نیز به وجود آمده و با رشد فکری بشر، علم تکامل یافته است. آدمی تمایل دارد که هرچه را ممکن است بداند و بفهمد، زیرا کنجکاو زاده شده است. رضایت آدمی در فرو نشاندن این کنجکاوی، همراه با توانایی او در به خاطر آوردن، استدلال کردن و ارتباط دادن، به پیدایش فرهنگ کامل، و از جمله علم منجر شده است.
یکی از تعریف های عام، علم این است که : نهادی اجتماعی می باشد که در پی کشف حقیقت درباره جهان خارج یا ساخت نظریه هایی به لحاظ تجربی و علمی، کارآمد است. به نحوی که در دنیای معاصر الصاق صفت علمی به موضوعی به آن بسیار اعتبار می بخشد. در ادامه سعی می کنیم با سایر تعریف های علم و انواع آن آشنا شویم :
1 – تعريف علم :
الف – علم روش شناخت حقايق است.
ب – علم عبارت است از، دانستني هاي قابل اثبات در هر جا و در هر شرايطي. (در اين تعريف توجه به قابل اثبات بودن است)
ج – علم از آن چيزي كه هست بحث ميكند.
د – علم توافق فكري و وحدت نظر است.
ه – علم معرفتي است منظم كه با روشهاي معيني بدست ميآيد و قوانين، روابط پايدار و واقعيتها رابيان ميكند.
و – علم عبارت است از، تراكم پياپي يا سيستماتيك اطلاعات و به عبارت سادهتر علم را ميتوان جمعپذير دانست.
ز- علم روش شناخت حقايق موجود در اين طبيعت بيكران و تنظيم قوانين حاكم بر پديدههاي آن است. (اصل معلوليت)
ح- علم آنچه را که موجود است مورد بررسي قرار ميدهد نه آنچه را که بايد باشد. (اخلاق)
بنیان و اساس علم امروزی چیست؟
در حقيقت نگرش به طبيعت و تنظيم قوانين حاكم بر آن و ارائه آنها به صورت علم ناشي از همين بينش است. به طور كلي تعاريف فوق همگي درست است و در اصل همگي مكمل يكديگرند، ولي با توجه به سوابق ذهني، افراد مختلف ممكن است يكي از آنها را بر ديگري ترجيح دهند، ولي ميتوان تعريف ذيل را به عنوان وظيفه و نقش علم با توجه به تعاريف مختلف ارائه شده در بالا و ساير تعاريف عنوان كرد.
نقشي كه علم بر عهده دارد اين است كه با نظاره و دقت در اين طبيعت بيكران، قوانين و اصول كلي را در خصوص چگونگي رويدادها و پديدههايي كه در موارد مختلف مورد مشاهده قرار ميگيرد، تعيين نمايد و از اين راه انسان را قادر سازد تا دانستني هاي جزئي خود را در اطراف مسائل و ابهامات گوناگون خود به يكديگر مربوط سازد و نسبت به وقايعي كه بر ايشان ناشناخته است با توجه به روابط ايجاد شده قبلی تا حدودي به درستي و تا اندازهاي به صورت قابل اعتماد پيشبيني نمايد، در حقيقت يافتن رابطه علت و معلولی و در نهايت به شكل رياضي درآوردن آن اساس علم امروزي را تشكيل ميدهد.
هدف علم در حقيقت به منظور تسلط بر طبيعت و شناخت بيشتر آن و به وجود آوردن نظريه ميباشد و به عبارت سادهتر ميتوان گفت؛ هدف علم تشريح كليات و بدست دادن روابط علت و معلولي براي وقايع طبيعي در اين جهان بيكران است كه عموماً چنين تشريحي را در ابتدا، نظريه علميدر خصوص آن واقعه ميخوانند.
2 – انواع علم :
علم را ميتوان به دو نوع تقسيم نمود كه يكي از آن دو زير مجموعه بسيار كوچكی از ديگري است که عبارتند از :
الف- علم لدني : علم لدني؛ علمي است كه نياز به آموزش ندارد و وجود آن با خودش است و انسان تاكنون بر مبناي پيدايش آن دست نيافته ولي اثرات آن را به وضوح و بدون ترديد در كليه امور جهان ميبيند. اين علم را بسياري علم شهودي خواندهاند. منبع آن براي ما روشن نيست اين علم نياز به آموزش ندارد مثل بينشی كه در روشندلان ديده ميشود. علم لدني اصولاً علمي است كه بر همه كائنات حاكم است و واقعاً علم به وجود واقعي آن نداريم، ولي مشاهدات ما آن را تأييد مينمايد.
ب – علم اكتسابي : علم اكتسابي كه زير مجموعه بسيار كوچكي از علم لدني است و اصولاً با نگرش منطقي در طبيعت و پيدا كردن روابط علت و معلولي و متبلور كردن آنها به دست ميآيد، علمي قابل انتقال و آموزش ميباشد و ميتوان آن را از طريق آموزش كسب نمود و به همين دليل است كه آنرا علم اكتسابي ناميدهاند. از اين جمله است؛ علوم رياضي، فيزيك، جامعهشناسي، اقتصاد، مديريت، كامپيوتر، فناوري اطلاعات، علوم نظامی و … . فقط بايد توجه كرد كه با همه وسعتي كه اين علوم دارند، مجموع تمام آنها يك بينهايت كوچك از درياي عظيم علم لدني است كه بر كائنات تسلط دارد و وجود آن براي ما نامشخص ميباشد ولي پيامدهاي آن را ميبينيم و برايمان قابل انكار نيست.
برداشت اشتباه از علم !!!
معلومات انسان، وقتی که در مسائل روزانه به کار روند، می توانند در لباسی که فرد میپوشد، خانه ای که در آن زندگی می کند، تاثیر بگذارد. روشهای مسافرت، تفریحات، آموزش و پرورش، اعتقادات مذهبی، قضاوتهای اخلاقی و حتی بقای ملی انسان به این معلومات بستگی دارد. اما باید توجه داشته باشیم که وظیفه خود علم به وجود آوردن کاربردهای آن نیست. علم مشتمل بر اصول و قوانین است.
البته منظور آن نیست که گفته شود کاربردهای علم اهمیتی ندارند. واقع امر آن است که این کاربردها دنیای ما را عمیقاً تغییر داده اند، بطوری که در بسیاری از موارد نمی توان بدون آنها زندگی خود را آن گونه که امروزه می گذرانیم، ادامه دهیم. علم و انقلاب تکنولوژیک هر دو بخش بزرگی از کوشش های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ملتها را در بر گرفته است، بطوری که درک نکردن هر یک از آنها می تواند پیامدهای خنده آور یا حتی خطرناک به دنبال داشته باشد. اما برای بسیاری از مردم تفاوت میان هدف های علم و انقلاب تکنولوژیک روشن نیست.
تفاوت معنای علم در زبان فارسی و انگلیسی!
برای درک بهتر از موضوع بالا کافی است تا بدانیم علم در زبان فارسی به معنایی متفاوت و عام تر از معادل انگلیسی اش (Science) به کار میرود. در این مفهوم علم معادل هر نوعی از دانش (Knowledge) است. واژه علم در این مفهوم کلی شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیدهها، روابط و غیره است، اعم از اینکه مربوط به حوزه مادی و طبیعی باشد و یا مربوط به علوم معنا و ماوراءالطبیعه.
در این تعریف قواعد روش علمی برای دستیابی به آن دانش الزامی نیست و علم شامل مجموعهای از آگاهیها، دانشها و معلوماتی است که انسان توانسته از طریق روشهای گوناگون تا به امروز به آنها آگاهی پیدا کند. اصطلاحاتی چون علم اخلاق، علم حدیث و علم ریاضیات نشان دهنده کاربرد این معنا از علم هستند.
در مقابل مفهوم علم بهطور خاص وجود دارد که معادل واژه انگلیسی Science است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شده است و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روشهای تجربی حاصل شده است و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.
شبه علم :
شبه علم یا دانشنما (به انگلیسی: Pseudoscience) به ادعاها، باورها، یا کارهایی گفته میشود که به نادرستی با عنوان دانش ارائه داده میشوند. طرفداران شبه علم تنها به کمیت شواهد اقامه شده برای نظریه خود می پردازند و تلاش می کنند بروی خلل ها و نقایص که در تک تک شواهد وجود دارد، سرپوش بگذارند .
به عبارت دیگر شبه علم، متکی بر شواهد و مشاهدات تکرار نشدنی است و علاقه ای به بررسی دقیق و بازبینی شواهد ندارد. لذا حتی وقتی معلوم شود مورد خاصی مشکوک است باز هم از حذف آن خودداری می کند.( مانند : نامگذاری ماه ها در اختر شناسی و یا حتی تصور این که اهرام مصر کار فرازمینی ها است )
در ادامه این مقاله مطالعه نمایید :