واقعیت مدل گرا :
با توجه به آن چه در گذشته مطرح کردیم در میابیم هیچ تصویر یا تئوری مفهوم مستقل از واقعیت وجود ندارد.به جای آن ما دیدگاهی را به کار می بریم که آن را واقعیت مدل گرا می خوانیم :
این انگاره که تئوری فیزیکی یا تصویر جهان ، یک مدل است (عموما با ماهیت ریاضی) و یک دسته از قانون هایی که بنیاده های مدل را به مشاهدات پیوند می دهند.این چارچوبی را فراهم می کند که با آن بتوان دانش نوین را تفسیر کرد.
واقع گرایی وابسته به مدل ، به همه بحث های میان مکتب های اندیشه واقع گرا و ضد واقع گرا پایان می دهد.برابر با واقع گرایی مدل پایه ،این پرسش بی معناست که آیا مدلی واقعی است یا نه ، بلکه باید پرسید آیا با مشاهدات سازگار اسست یا نه .اگر دو مدل وجود دارد که هر دو با مشاهدات سازگار هستند او می تواند هر کدام از دو مدل را که در شرایط مورد بررسی مناسب تر است بکار ببرد.
واقع گرایی مدل پایه نه تنها در مدل های دانشیک بکار می رود بلکه در مدل های ذهنی خود آگاه و ناخودآگاه ما که برای تعبیر و در ک جهان روزمره نیز کارآیی دارد.به نوعی می توان گفت واقع گرایی مدل پایه به شیوه ما در درک چیزها وابسته است.
مسئله دیگری که واقع گرایی مدل پایه حل یا دست کم از آن پرهیز می کند ،معنای وجود است. چگونه می دانیم که یک میز وجود دارد ، اگر از اتاق بیرون رویم و نتوانیم آن را ببینیم ؟
ممکن است پاسخ های متفاوتی برای این پرسش مطرح شود اما مسلما مدلی که در آن میز در جای ثابت می ماند ساده تر است و با مشاهدات سازگاری بیشتری دارد.
برای نمونه تامسون توسط آزمایش روی پرتوهای کاتدی به این نتیجه رسید که پرتوهای مرموز از گلبول های بسیار ریزی تشکیل شده اند که سازنده اتم ها هستند .در آن زمان تصور می شد اتم ها واحدهای بخش ناپذیر ماده بنیادین هستند . اما تامسون وجود الکترون را پیش بینی کرد تا آن جا که امروزه همه فیزیکدانان وجود الکترون را باور دارند با این که نمی توان آن را دید.
نمونه دیگر کوارک ها هستند . برابر با واقع گرایی مدل پایه ، کوارک ها در مدلی که با مشاهدات ما از چگونگی رفتار ذره های زیر هسته ای همخوانی دارد وجود دارند.اگر چه گفته می شود که پروتون ها و نوترون ها از کوارک ساخته شده اند ،ما هرگز یک کوارک را مشاهده نخواهیم کرد ، زیرا نیروی چسبندگی میان کوارک ها با جداسازی آن ها افزایش می یابد و بنابراین کوارک های تنها شده و آزاد نمی توانند در طبیعت وجود داشته باشند و به جای آن ، آنها همیشه در گروه های سه تایی ( پروتون ها و نوترون ها ) و یا در جفت های کوارک وپاد کوارک ( مزون های پی ) روی می دهند.
هر چند فیزیکدانان به پذیرفتن ذره هایی که وجود آن ها ،فقط از ردپای آن ها در آمار مربوط به پراکندگی ذره های دیگر عادت داشتند ولی انگاره واقعی انگاشتن ذره ای که ممکن است ، در اصول مشاهده شدنی نباشد برای بسیاری از فیزیکدانا ن سنگین بود .اما در طی سالها ،همچنان که مدل کوارک منجر به پیش بینی های درست بیشتری شد ، مخالفت ها کم رنگ تر شد.