آیا فیزیکدانان در طرد فلسفه موفق بوده اند؟

حال سوالی که اکنون با آن مواجه می شویم این است که : آیا فیزیکدانان در طرد فلسفه موفق بوده اند؟

دیدیم که پذیرش شعارهای ضد متافیزیکی پوزیتویسترها ،توسط فیزیکدانان باعث شد که بسیاری از آنان ،لااقل در مقام صحبت ،تفحصات متافیزیکی را طرد کنند یا لااقل نادیده بگیرند . اکنون می خواهیم بگوییم که این کنار گذاشتن متافیزیک یک امر ظاهری بود و در واقع فیزیکدانان ضد متافیزیک یا غیر متمایل به آن ، خود متاثر از متافیزیک بوده اند.دلایل ما بر این ادعا به قرار زیر است :

1 ) فیزیکدانان معاصر از جمله بنیانگذاران فیزیک کوانتومی ،به دنبال استدلال ریاضی یا فیزیکی خود به بعضی اصول فلسفی متوسل شده اند ،تا از موضعی که به عنوان فیزیکدان مورد تایید قرار داده اند ،دفاع کنند .برای نمونه : ترک اتر توسط اینیشتن عمدتا مبنی برا ین  ایده پوزیتویستی بود که شی غیر قابل مشاهده وجود ندارد یا پذیرش اندیشه ای به نام مکملیت توسط بور، مبتنی بر بعضی مقدمات تجربی ( نظریه دوگانگی موج – ذره ) و بعضی مقدمات متافیزیکی بود و بسیاری از این دست دیگر

2 ) بسیاری از دانشمندان را می بینیم که ادعا می کنند به هیچ اصل فلسفی معتقد نیستند و صرفا تابع تجربه اند ، اما در عمل همه آن ها اصولی فوق تجربه را بکار می برند . در واقع هیچ فیزیکدانی از لحاظ فلسفی بیطرف نیست و به طور ناخودآگاه یک سلسله عقاید فلسفی دارد و به همین جهت در عصر حاضر تعداد زیادی اصول متافیزیکی در میان فیزیکدانان شیوع دارد که فهرست وار به ذکر برخی از آن ها می پردازیم :

  • تجربه گرایان :هیچ چیز حقیقی نیست مگر آن که بخشی از تجارب انسانی شود
  • پدیده انگاران : هدف از نظریه پردازی ،تنظیم تجارب انسانی و پیش بینی پدیده هاست ،و نه توصیف واقعیتی ورای پدیده ها
  • ابزارانگاران : نظریه ها صرفا ابزاری برای کار محققین هستند.
  • عملیات گرایان : هر علامتی تنها از طریق یک تعریف عملیاتی معنادار می شود.
  • بور و هایزنبرگ : مفاهیم کلاسیک تنها مفاهیمی هستند که ما در اختیار داریم
  •  همه پدیده ها قانونمند هستند
  • فلسفه باید خادم علم باشد و به متدولوژی علوم و یا قوانین کلی آن ها  تبدیل شود
  • طبیعت قابل فهم است و آن را می توان به زبان ریاضی توصیف کرد
  • بر همه جهان فیزیکی ، قوانین واحدی حاکم است
  • نوعی ابر نیرو وجود دارد که همه نیروهای طبیعت از آن استنتاج می شود.

3 ) مسائل متعددی در بین فیزیکدانان مطرح است که جواب گویی به آن ها از حد فیزیک محض خارج است

الف ) آیا زمان واقعا هم ارز مکان است ؟

ب ) مکانیک کوانتومی به سیستم های منفرد ،مربوط است یا به مجموعه ای از سیستم ها

ج ) احتمال را در فیزیک چگونه تعبیر کنیم به عنوان فرکانس نسبی مقادیر اندازه گیری شده یا به عنوان انحراف استاندارد مقادیر اندازه گیری شده ؟

د ) آیا هر تئوری آماری را می توان از یک تئوری عمیق تر موجبیتی به دست آورد ؟

ه ) آیا می توان مکانیک کوانتومی را بدون توجه به ناظر فرمول بندی کرد ؟

و ) آیا جرم و انرژی چون به هم مربوطند ،لزوما یکی هستند ؟

و…

در ادامه این مقاله مطالعه نمایید :

نقش فلسفه در فیزیک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *