اصل بشر بنیادی کم توان :

ساده ترین گونه یک سامانه چند ستاره ای ،یکی با دو خورشید که سامانه دوتایی خوانده می شود ،است .حدود نیمی از ستاره های آسمان عضو چنین سامانه هایی هستند .در هریک ازاین مدارها احتمالاگاهی سیاره برای تداوم زندگی بسیار داغ یا بسیار سرد خواهد بود . شرایط برای خوشه هایی که ستاره های زیادی دارند ، از این هم بدتر است.

بر پایه قانون های نیوتن مدارهای سیاره ای می توانند دایره یا بیضی باشند .میزان فشردگی یک بیضی با پارامتری به نام خروج از مرکز سنجیده می شود . این پارامتر عددی است بین صفر و یک .عدد صفر ،به معنای دایره کامل و عدد یک نشان دهنده بیضی بسیار باریک است .کپلر از این که سیاره ها در مداری کاملا دایره ای حرکت نمی کنند ،خرسند نبود .اما از سویی میزان خروج از مرکز زمین تنها در حدود ،دو درصد ،یعنی نزدیک به دایره است.

ریختارهای آب و هوایی فصلی روی زمین به طور عمده توسط انحراف محور چرخش زمین نسبت به رویه مدار گرد خورشید تعیین می شود .در نیم کره شمالی در طول زمستان ،قطب شمال از خورشید دور می شود .این حقیقت که زمین در آن زمان از همیشه به خورشید نزدیک تر است در مقایسه با کج بودن محور چرخش آن،قابل چشم پوشی است .اما در مورد سیاراتی با خروج از مرکز بزرگ ،تغییر فاصله نسبت به خورشید نقش موثرتری ایفا می کند.

در حقیقت اگر میزان خروج از مرکز مدار زمین عددی نزدیک به یک  می بود ،اقیانوس ها هنگام رسیدن به نزدیک ترین نقطه به خورشید به جوش می آمدند و در دورترین نقطه یخ می زدند .لذا نتیجه می گیریم با خروج از مرکز بزرگ  ، زندگی شکل نمی گیرد .پس خروج از مرکز سیاره ما عددی نزدیک به صفر است.

مدارهای دایره ای برای حیات مساعد هستند در حالی که مدارات باریک و کشیده منجر به تغییرات  دمایی بزرگ فصلی می شوند.

توده یک ستاره ،میزان انرژی که از خود گسیل می دهد را تعیین می کند . بزرگترین ستاره ها توده ای حدود  صد برابر  خورشید ما دارند ، در حالی که کوچک ترین آن ها حدود صد بار کمتر از خورشید ما توده دارند .با وجود این ، با فرض دانستن فاصله زمین – خورشید ،اگر توده خورشید ما تنها 20 درصد کمتر یا بیشتر می بود ،زمین سردتر از بهرام امروزی یا داغ تر از ناهید امروزی می بود .پس در می یابیم درباره پیوند توده خورشید ما با فاصله ما از آن خوشبختیم .(به طور معمول ،در هر ستاره،دانشمندان منطقه قابل سکونت را یک منطقه باریک دور ستاره تعریف می کنند که در آن دما به گونه ای است که آب به صورت مایع یافت می شود)

نیوتن باور داشت که سامانه خورشیدی ما ،برخاستی از میان آشوب فقط توسط قانون های طبیعت نبود .به جای آن ، باور داشت که نظم کیهان ،نخست توسط خداوند آفریده شده و تا این روز در همان حالت و شرایط حفظ شده .

در سال 1922 ،نخستین مشاهده سیاره ای که به دور ستاره ای غیر از خورشید ما در گردش بود تایید شد امروز کمتر کسی تردید دارد که سامانه های مشابه بی شمار دیگری در میان میلیاردها ستاره در کیهان ما وجود دارند .این امر اتفاقی بودن شرایط سیاره ای ما را – خورشید یکتا ، ترکیب خوشبختانه فاصله زمین خورشید و توده خورشید  – را بسیار کمتر قابل توجه می کند و بسیار کمتر به عنوان دلیل این که زمین تنها برای خوشنود کردن آدمیان به دقت طراحی شده ،پنداشته می شود.

بدیهی است ،وقتی جانداران در سیاره ای که زندگی را پشتیبانی می کند جهان پیرامون خود را بررسی می کنند ،بی تردید در می یابند که زیست بوم آنان شرایطی را که برای زندگی نیاز دارند فراهم می سازد .یعنی واقعیت وجود ما ویژگی های نوع زیست بومی که خود را در آن می یابیم ،محدود می کند .به بیان بهتر ،موجودیت ما قانون هایی را تحمیل می کند که تعیین می کنند از کجا و از چه زمانی برای ما امکان دارد کیهان را مشاهده کنیم .این اصل ،اصل بشر بنیادی کم توان خوانده می شود .اما جمله بهتر می توانست ،اصل گزینش باشد .زیرا این اصل اشاره می کند به این که چگونه دانش ما از موجودیت ما قانون هایی را تحمیل می کند که از میان همه زیست بوم های ممکن ، فقط  آن زیست بوم هایی را برمی گزیند که ویژگی های آن ها اجازه زندگی می دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *