خلاصه کتاب هنر ظریف بی خیالی اثر مارک منسون در این بخش از سایت جهت مطالعه شما همراهان گرامی گردآوری گردیده است. در این بخش سعی شده است تا با انتشار جذاب ترین بخش ها و گزیده نکات ارزشمند نوشته شده در این کتاب محبوب و پرفروش، انگیره مطالعه کامل آن در شما تقویت گردد.
درباره کتاب هنر ظریف بی خیالی :
مارک منسون در این کتاب تلاش دارد به خوانندگان بیاموزد که به مواردی که واقعا لازم است اهمیت بدهیم و بی خیال موارد بی اهمیت و غیر ضروری شویم. نویسنده در این کتاب با بیانی ساده اذعان می نماید که واقعیت را باید پذیرفت، چیزهای بد، منفی و نقاط ضعف هم وجود دارند اما باید تا جای ممکن آنها را نادیده گرفت و در صورتی که تلاش برای رفع آنها به نظر بیهوده به نظر می رسد نباید بخش زیادی از ذهن خود را به آن مشغول کرد تا از انجام کارهای دیگری که می توانیم در آنها موفق باشیم، باز بمانیم.
خلاصه فصل 1 کتاب هنر ظریف بی خیالی: سعی نکنید
کلید یک زندگی خوب این است که به چیزهای بیشتر اهمیت ندهید. فقط به آنچه واقعی، فوری و مهم است اهمیت دهید.
اهمیت ندادن به معنای بی تفاوتی نیست، به معنای راحت بودن با متفاوت بودن است.
برای اینکه به ناراحتی اهمیت ندهید، ابتدا باید به چیزی مهمتر از ناراحتی اهمیت دهید.
چه متوجه شوید یا نه، همیشه در حال انتخاب چیزی هستید که به آن اهمیت می دهید.
خلاصه فصل 2 کتاب هنر ظریف بی خیالی: شادی یک مشکل است
شادی یک شغل ثابت است، زیرا حل مشکلات یک کار ثابت است——راه حل مشکلات امروز، پایه و اساس مشکلات فردا را خواهد گذاشت و غیره. خوشبختی واقعی تنها زمانی حاصل می شود که مشکلاتی را بیابید که از آنها لذت می برید و از حل آنها لذت می برید.
برخی افراد از ابتدا وجود مشکلاتشان را انکار می کنند. و چون واقعیت را انکار می کنند، باید مدام خود را فریب دهند یا حواس خود را از واقعیت منحرف کنند.
ذهنیت قربانی قربانیان تمایل دارند دیگران را به خاطر مشکلاتشان سرزنش کنند یا شرایط بیرونی را سرزنش کنند. این ممکن است در کوتاه مدت احساس بهتری در آنها ایجاد کند، اما منجر به زندگی پر از خشم، درماندگی و ناامیدی می شود.
ما این ایده را دوست داریم که نوعی شادی نهایی وجود دارد که می توان به آن دست یافت. ما این ایده را دوست داریم که می توانیم تمام رنج هایمان را برای همیشه تسکین دهیم. ما این ایده را دوست داریم که می توانیم برای همیشه از زندگی خود احساس رضایت و رضایت کنیم. اما ما نمی توانیم.
تحقق واقعی و جدی و معنای مادام العمر باید با انتخاب و مدیریت مبارزات ما به دست آید.
چیزی که موفقیت شما را تعیین میکند این نیست: «از چه چیزی میخواهید لذت ببرید؟» سؤال مربوطه این است: «مایلید چه دردی را تحمل کنید؟» راه خوشبختی جاده ای پر از مزخرفات و شرم است.
خلاصه فصل 3 کتاب هنر ظریف بی خیالی: شما خاص نیستید
فردی که در واقع از عزت نفس بالایی برخوردار است، می تواند رک و پوست کنده به جنبه های منفی شخصیت خود نگاه کند و سپس برای بهبود آنها اقدام کند.
افرادی که در کاری عالی می شوند، عالی می شوند زیرا می دانند که دیگر عالی نیستند - متوسط هستند، متوسط هستند و اینکه می توانند بسیار بهتر باشند.
خلاصه فصل 4 کتاب هنر ظریف بی خیالی: ارزش رنج
ما میتوانیم معنای مشکلاتمان را بر اساس نحوه تفکر درباره آنها، معیاری که برای اندازهگیری آنها انتخاب میکنیم، کنترل کنیم.
اگر می خواهید دید خود را به مشکلات خود تغییر دهید، باید آنچه را که برایش ارزش قائل هستید و یا نحوه سنجش شکست/موفقیت را تغییر دهید.
افرادی که انرژی خود را بر روی لذت های سطحی متمرکز می کنند، در نهایت مضطرب تر، از نظر عاطفی ناپایدار و افسرده تر می شوند.
هنگامی که فرد قادر به تامین نیازهای فیزیکی اولیه باشد، همبستگی بین شادی و موفقیت دنیوی به سرعت به صفر نزدیک می شود.
افرادی که ارزش خود را بر اساس درست بودن در مورد همه چیز قرار می دهند، از درس گرفتن از اشتباهات خود جلوگیری می کنند.
انکار احساسات منفی منجر به احساسات منفی عمیق تر و طولانی تر و اختلال عملکرد عاطفی می شود.
برخی از بهترین لحظات زندگی خوشایند، موفق، مشهور و مثبت نیستند.
«خودسازی» واقعاً عبارت است از: اولویت دادن به ارزشهای بهتر، انتخاب چیزهای بهتر برای سرکوب کردن. چون وقتی بهتر خراب میشوید، مشکلات بهتری برایتان پیش میآید و وقتی مشکلات بهتری داشته باشید، زندگی بهتری خواهید داشت.
خلاصه فصل 5 کتاب هنر ظریف بی خیالی: شما همیشه انتخاب می کنید
وقتی احساس می کنیم مشکلات خود را خودمان انتخاب می کنیم، احساس قدرت می کنیم. وقتی احساس می کنیم که مشکلات بر خلاف میل ما به ما تحمیل می شود، احساس قربانی و بدبختی می کنیم.
هر چه بیشتر پذیرفتن مسئولیت در زندگی خود را انتخاب کنیم، قدرت بیشتری بر زندگی خود خواهیم داشت. بنابراین پذیرش مسئولیت مشکلات ما اولین قدم در حل آنهاست.
خلاصه فصل 6 کتاب هنر ظریف بی خیالی: شما اشتباه می کنید (اما من هم اشتباه می کنم)
رشد یک فرآیند تکراری است. وقتی چیزهای جدید یاد می گیریم از «اشتباه» به «درست» نمی رویم. درعوض، ما از اشتباه به اشتباه کمی کمتر می رویم. همانطور که چیز اضافی یاد می گیریم، از اشتباه کمتر به کمی کمتر از آن، سپس کمی کمتر از آن و غیره می رسیم. ما همیشه در حال نزدیک شدن به حقیقت و کمال هستیم بدون اینکه واقعاً به آنجا برسیم.
به جای جستجوی یقین، باید دائماً به دنبال شک باشیم: به باورهای خود شک کنیم، به احساسات خود شک کنیم، شک کنیم که آینده ما چه خواهد شد، مگر اینکه بیرون برویم و آن را برای خود ایجاد کنیم. ما نباید به دنبال درستی باشیم، بلکه باید به دنبال این باشیم که چگونه اشتباه می کنیم. چون ما هستیم.
برای اینکه تغییر و رشد واقعی اتفاق بیفتد، باید تحمل اشتباه را داشت.
مردم اغلب از موفقیت بسیار میترسند — دقیقاً به همان دلیلی که از شکست میترسند: آن چیزی که فکر میکنند را تهدید میکند.
این سوالات به شما کمک می کند تا عدم اطمینان بیشتری در زندگی خود ایجاد کنید.
اگه اشتباه کنم چی؟
اگر اشتباه می کردم چه معنی می داد؟
آیا اشتباه کردن مشکلی بهتر یا بدتر از مشکل فعلی من ایجاد می کند، هم برای خودم و هم برای دیگران؟
اگر به نظر می رسد که دارید با دنیا می جنگید، احتمالاً فقط شما در حال مبارزه با خودتان هستید.
خلاصه فصل 7 کتاب هنر ظریف بی خیالی: شکست راهی برای رفتن است
بهبود در هر چیزی بر اساس هزاران شکست کوچک است و بزرگی موفقیت شما بر این اساس است که چند بار در کاری شکست خورده اید. اگر کسی در کاری بهتر از شما باشد، به احتمال زیاد بیشتر از شما شکست خورده است. اگر کسی بدتر از شما باشد، به احتمال زیاد تمام تجربیات یادگیری دردناکی که شما دارید را پشت سر نگذاشته است.
در برخی مواقع، بیشتر ما به جایی میرسیم که از شکست خوردن میترسیم، جایی که به طور غریزی از شکست اجتناب میکنیم و فقط به چیزی که سر راهمان میآید یا فقط به چیزی که قبلاً در آن مهارت داریم میچسبیم.
رادیکال ترین تغییرات دیدگاه ما اغلب در پایان بدترین لحظات ما رخ می دهد. تنها زمانی که درد شدیدی را احساس می کنیم، حاضریم به ارزش های خود نگاه کنیم و بپرسیم که چرا به نظر می رسد در حال شکست هستند.
یاد بگیرید دردی را که انتخاب کرده اید تحمل کنید. وقتی ارزش جدیدی را انتخاب می کنید، در حال انتخاب شکل جدیدی از درد به زندگی خود هستید. از آن لذت ببرید. آن را بچشید. او را با آغوش باز بپذیرید. سپس با وجود آن اقدام کنید.
اگر انگیزه ای برای ایجاد تغییرات اساسی در زندگی خود ندارید، کاری انجام دهید – هر کاری و سپس از واکنش به آن عمل به عنوان راهی برای شروع انگیزه دادن به خود استفاده کنید.
خلاصه فصل 8 کتاب هنر ظریف بی خیالی: اهمیت نه گفتن
تنها راه برای دستیابی به معنا و احساس اهمیت در زندگیتان، رد جایگزینها، محدود کردن آزادی، انتخاب مقید بودن به یک مکان یا یک باور است.
ما باید چیزی را رد کنیم. در غیر این صورت، ما برای هیچ چیز نمی ایستیم. اگر هیچ چیز بهتر یا مطلوب تر از هر چیز دیگری نیست، پس ما خالی هستیم و زندگی ما بی معنی است. ما بدون ارزش هستیم و بنابراین بدون هیچ هدفی زندگی می کنیم.
بخشی از صداقت در زندگی ما، راحت گفتن و شنیدن کلمه “نه” است. به این ترتیب، طرد شدن در واقع روابط ما را بهتر و زندگی عاطفی ما را سالم تر می کند.
تفاوت بین یک رابطه سالم و ناسالم به دو چیز مربوط می شود: 1) اینکه هر فرد در رابطه چقدر مسئولیت را می پذیرد و 2) تمایل هر فرد به طرد شدن و طرد شدن توسط شریک زندگی خود.
وقتی بالاترین اولویت ما این است که همیشه احساس خوبی داشته باشیم، یا اینکه شریکمان همیشه احساس خوبی داشته باشد، هیچکس احساس خوبی ندارد. و قبل از اینکه بفهمیم رابطه ما از هم می پاشد.
بدون تضاد، اعتماد وجود نخواهد داشت. تضاد وجود دارد تا به ما نشان دهد چه کسی بدون قید و شرط در کنار ما است و چه کسی فقط برای منافع وجود دارد.
هنگامی که اعتماد از بین می رود، تنها در صورتی می توان آن را بازیابی کرد که دو مرحله زیر رخ دهد: 1) اعتماد شکن ارزش های واقعی را که باعث نقض شده است را تشخیص داده و آنها را تصدیق می کند، و 2) اعتماد شکن یک سابقه خوب از رفتار بهبود یافته ایجاد می کند. با گذشت زمان بدون گام اول، در وهله اول نباید تلاشی برای آشتی صورت گیرد.
هنگامی که به دنبال تجربیات غنی هستید، با هر ماجراجویی جدید، هر شخص یا چیز جدید، بازدهی کاهش می یابد.
اعماق جایی است که طلا دفن می شود. و شما باید به چیزی متعهد بمانید و به عمق آن بروید تا آن را کشف کنید. این برای روابط، شغل، ایجاد یک سبک زندگی عالی و همه چیز صدق می کند.
خلاصه فصل 9 کتاب هنر ظریف بی خیالی: … و سپس می میرید
مرگ به گونه ای عجیب و واپس گرا نوری است که سایه تمام معنای زندگی با آن سنجیده می شود. بدون مرگ، همه چیز بیاهمیت به نظر میرسد، همه تجربههای خودسرانه، همه معیارها و ارزشها ناگهان صفر میشوند.
خواه تسلط بر یک هنر، تسخیر سرزمینی جدید، به دست آوردن ثروت بزرگ، یا صرفا داشتن یک خانواده بزرگ و دوست داشتنی که برای نسل ها ادامه خواهد داشت، تمام معنای زندگی ما با این تمایل ذاتی برای هرگز نمردن شکل می گیرد.
واقعاً لعنت نکردن به معنای رسیدن به یک وضعیت شبه معنوی از پذیرش ناپایداری وجود خود است. در آن حالت، احتمال اینکه فرد در اشکال مختلف استحقاق گرفتار شود، بسیار کمتر است.
ترس از مرگ ناشی از ترس از زندگی است. انسانی که به طور کامل زندگی می کند، هر لحظه آماده مرگ است.
مواجهه با واقعیت مرگ و میر ما مهم است زیرا ارزش های منفی، شکننده و بی معنی را در زندگی از بین می برد.
تنها راه راحت شدن با مرگ این است که خود را چیزی بزرگتر از خود بفهمی و ببینی. ارزش هایی را انتخاب کنید که فراتر از خدمت به خودتان هستند، ساده، فوری و قابل کنترل هستند و نسبت به دنیای پر هرج و مرج اطراف شما مدارا می کنند.
شما واقعاً فوقالعاده هستید زیرا در مواجهه با سردرگمی بیپایان و مرگ حتمی، مدام انتخاب میکنید که به چه چیزی اهمیت دهید و چه چیزی را نه. این واقعیت آشکار، این انتخاب ساده از ارزش های شما در زندگی، واقعا شما را زیبا می کند، واقعاً شما را موفق می کند و در واقع شما را دوست داشتنی می کند.حتی اگر متوجه آن نباشید.
مشارکت در بهبود خلاصه کتاب هنر ظریف بی خیالی :
از این که یکی از محتواهای بخش گزیده کتاب های پیشنهادی سایت من مورد مطالعه شما کاربر گرامی قرار گرفته است، بسیار خرسندم. شایان ذکر است این مقاله به صورت دوره ای به کمک سایر خوانندگان کتاب بروزرسانی خواهد شد. بنابراین به شما پیشنهاد می شود تا هر چند مدت یکبار جهت یادآوری مطالب گذشته و مطالعه نکات جدید به این برگه مراجعه نمایید. لطفا در صورتی که شما هم قبلا کتاب هنر ظریف بی خیالی را مورد مطالعه قرار داده اید و یا مرور این مقاله در سایت سبب اشتیاق به مطالعه کامل این کتاب در شما شده است، برداشت های خودتان از کتاب هنر ظریف بی خیالی را در قالب خلاصه، نقد و بررسی، نظر، نکات کلیدی و کاربردی و … از طریق بخش نظرات موجود در پایین همین صفحه با من و سایر کاربران سایت به اشتراک بگذارید.