شعر تب داغ غم :
وقتی غبار تن غم
سایه بون عشقمون ماتم
ساحل، دریای چشمامون تره
غربت خواب پلکای تو و من
برای دوری از تو
باید یک دریا خون گریه کرد
برای مرگ این عشق
باید رخت سیاه به تن کرد
رخت سیاه به تن کن
مرثیه خوان خبر کن
از تب داغ این غم
همه ی شهر خبر کن
کلام : محمود دهقانپور
از این که یکی از نوشته های بخش شعر و ادبیات سایت من مورد مطالعه شما فرهیخته گرامی قرار گرفته است بی نهایت خرسندم، لطفا در صورت امکان نظرات خودتان در ارتباط با شعر تب داغ غم را از طریق بخش نظرات سایت با من در میان بگذارید، انتقادات و پیشنهاد های شما همراهان گرامی در اصلاح این نوشته و هر چه بهتر شدن نوشته های بعدی من تاثیر گذار خواهد بود.