شعر عصر دلگیر پاییز جمعه :
عصر دلگیر پاییزه جمعه
بارون غم بی وقفه میباره
اونقدر به چشم میاد که
آدم دلش میخواد بمیره
زود میاد اما دیر میره
مثل یک مهمون ناخونده
یا یک تبعیدی از آشیونه
که تو جاده است ناخواسته
جاده ای که انتهایی نداره
آخرش تاریکی و تنهایی
جاده ای که پر از غربتو
بغض، سکوت و تلخی
اونقدر سخت میگذره
که عمرش به یک سال میرسه
مقصدش پیدا نیست
اما مسافر تا به انتها برسه
کلام : محمود دهقانپور
از این که یکی از نوشته های بخش شعر و ادبیات سایت من مورد مطالعه شما فرهیخته گرامی قرار گرفته است بی نهایت خرسندم، لطفا در صورت امکان نظرات خودتان در ارتباط با شعر عصر دلگیر پاییز جمعه را از طریق بخش نظرات سایت با من در میان بگذارید، انتقادات و پیشنهاد های شما همراهان گرامی در اصلاح این نوشته و هر چه بهتر شدن نوشته های بعدی من تاثیر گذار خواهد بود.