شعر کوچه ای گذر خاطره ها :
یک سایه توی نور مهتاب، نقش بسته
نارفیق با خنجر پشت دیوار نشسته
زخمی که دشنه اش به قلبم نشونده
تبری که به تن سبز درخت نشسته
شکسته تر از شیشه
ساکت تر از همیشه
دور افتاده از ریشه
زخمی تر از گذشته
خسته تر از ثانیه
دلبسته به غم جاده
دلتنگی همسفرم
از غصه خاطره گذشته
حالا تو کوچه ای گذر خاطره ها
من موندم یاد تو یک خاطره از دیروز
خاطره ای که خشکیده از یاد
تیشه ای که بریده ریشه عشق امروز
کلام : محمود دهقانپور
از این که یکی از نوشته های بخش شعر و ادبیات سایت من مورد مطالعه شما فرهیخته گرامی قرار گرفته است بی نهایت خرسندم، لطفا در صورت امکان نظرات خودتان در ارتباط با شعر کوچه ای گذر خاطره ها را از طریق بخش نظرات سایت با من در میان بگذارید، انتقادات و پیشنهاد های شما همراهان گرامی در اصلاح این نوشته و هر چه بهتر شدن نوشته های بعدی من تاثیر گذار خواهد بود.