شعر حرمت عطر نفس های تو :
به حرمت عطر نفس های تو
به غربت دستای من از آغوش تو
به جرات انکار هر چیز غیر تو
به حسرت دوباره دیدن چشما تو
میشه برگردی پیش من، تو
میشه نوازش کنی موهای من، تو
میشه از رفتن دیگه برام نگی
بمونی برای همیشه پیش من، تو
چه حسرت غریبی داشتن تو
تنها نشستن و نوشتن از عشق تو
جرات شکستن تابو حرمت تو
دوباره خوندن از نگاه دریای تو
چه سخته دل بریدن از تو
تحمل دوریتو، اشک ریختن برای تو
تاب رنج غربت، بی یاد تو
فکر جدایت ازم دیگه هرگز ندیدن تو
کلام : محمود دهقانپور
از این که یکی از نوشته های بخش شعر و ادبیات سایت من مورد مطالعه شما فرهیخته گرامی قرار گرفته است بی نهایت خرسندم، لطفا در صورت امکان نظرات خودتان در ارتباط با شعر حرمت عطر نفس های تو را از طریق بخش نظرات سایت با من در میان بگذارید، انتقادات و پیشنهاد های شما همراهان گرامی در اصلاح این نوشته و هر چه بهتر شدن نوشته های بعدی من تاثیر گذار خواهد بود.