شعر غم پرواز :
اگر نبضام به دقایق بغض دارن
اگر ترانه هام بوی از آزادی ندارن
صدام خسته استو و امیدی ندارم
سینه ای مالامال پر از غم دارم
غم آزادی به شرط زندگی توی قفس
وقتی بالمو بستن غم پرواز دارم
غم پرواز با یک همدرد یک هم نفس
نه یک بزدل مهاجر از ترس دارم
نه به فکر کوچم نه به فکر جنگ
نه تحمل غربت دارم نه توان مرگ
من فقط آزادی می خوام برای بعد
برای وارثانم یک میراث پر از عدل
کلام : محمود دهقانپور
از این که یکی از نوشته های بخش شعر و ادبیات سایت من مورد مطالعه شما فرهیخته گرامی قرار گرفته است بی نهایت خرسندم، لطفا در صورت امکان نظرات خودتان در ارتباط با شعر غم پرواز را از طریق بخش نظرات سایت با من در میان بگذارید، انتقادات و پیشنهاد های شما همراهان گرامی در اصلاح این نوشته و هر چه بهتر شدن نوشته های بعدی من تاثیر گذار خواهد بود.